جشن شب چهارشنبه سوری در تبریز
تبریزیها در گذشته رسم و رسوم مفصلی برای برگزاری جشن چهارشنبه سوری داشتند. از خرید آجیل چهارشنبه سوری که معمولا عصر روز سه شنبه یعنی یک روز قبل از چهارشنبه سوری انجام میدادند تا خرید لباس برای کوچکترها.
در روز جشن چهارشنبه سوری یک سینی طبق مانند شامل پارچه لباس، آجیل و لباس عروس یا داماد از سوی خانواده دختر و پسری که نامزد بودند و هنوز سر زندگی خودشان نرفته بودند رد و بدل میشد که در اصطلاح به آن «چهارشنبه لیق» میگفتند که در واقع به معنای «مژدگانی» یا «مشتلق» چهارشنبه سوری بود.
تبریزیها رسم داشتند غروب چهارشنبه در پشت بام خانهها یا جلوی خانهها آتش روشن میکردند و شعر معروف چهارشنبه سوری را حین پریدن از روی آتش میخواندند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». در زمانهای دورتر تبریزیها هر ۴ چهارشنبه ماه اسفند را جشن میگرفتند و آتش روشن میکردند و برای هر کدام از چهارشنبههای ماه اسفند اسم داشتند.
جشن شب چهارشنبه سوری در مازندران
در گذشته مازندرانیها برای برگزاری جشن چهارشنبه سوری حسابی سنگ تمام میگذاشتند و هنوز هم جزو استانهایی محسوب میشوند که به برگزاری درست و اصولی جشن چهارشنبه سوری اهمیت میدهند. از پختن «آش ترش» و «آش چهل گیاه» یا همان «آش گزنه» گرفته تا روشن کردن هفت کپه آتش به خاطر تقدس عدد هفت.
فالگوش ایستادن، شال انداختن برای گرفتن مشتلق و قاشق زنی از دیگر آداب و رسوم مازندرانیها در مراسم چهارشنبه سوری بود. در منطقه کلاردشت اهالی به ویژه آنهایی که اصلیتی کرد دارند معمولا چند مراسم چهارشنبه سوری برگزار میکنند، حتی برخی اهالی روستاهایی مثل «کلنو» از برگزاری سه چهارشنبه سوری در گذشته تعریف میکنند.
این سه مراسم عبارت بودند از: «کُله چهارشنبه»، «خاله چهارشنبه» و «چهارشنبه آخر »که همان «چهارشنبه سوری» است.
در برخی محلهها در هر سه شب شمعهای دست ساز را در چند جای مختلف مثل کنار مسجد، آب روان،چاه، چشمه و یا جلوی خانهها روشن میکردند ( دربعضی محلهها فقط جلو در خانهها و زیر پنجرهها) و دستههای کاه را آتش میزدند و از روی آن میپریدند و «سرخی من از تو، زردی تو از من» میخواندند. برای شام هم برنج میخوردند (البته آنهایی که بضاعتشان اجازه میداد) تا تمام سال خانهشان برکت داشته باشد.
در اغلب نقاط مازندران به خصوص مناطقی مثل کلاردشت در این شب آنهایی که دستشان به دهنشان میرسید حتما برای شام سبزی پلو با ماهی را به «صورت گردهپیج» میخوردند. «تره کُلا»، «تره» و «شیر تره»، «ماست و برنج کته» هم از جمله غذاهای شام چهارشنبه سوری هستند.
در گذشته خوردن «شیر تره» از ملزومات شب چهارشنبه سوری در کلاردشت بود چرا که معتقد بودند که اگر در این شب «شیر تره» بخورند سال سبزی را پیش رو خواهند داشت.
جشن شب چهارشنبه سوری در گیلان
«کولی کولی چارشمبه» یا همان چهارشنبه سوری در استان گیلان حسابی سرخ و آتشین است. گیلانیهای اصیل هنوز هم خاکستر باقی مانده از هفت کپه آتش را در پایان مراسم جشن چهارشنبه سوری پای ریشه درختان میوه میریزند تا بار درخت برای سال بعد حسابی پر برکت شود.
فال گوش ایستادن دختران و پسران مجرد برای اینکه بدانند در سال جدید چه طالعی در انتظارشان است هنوز هم رسم است و در فرهنگ چهارشنبه سوری در سرتاسر ایران نوعی مرادخواهی محسوب میشود. گیلانیها مثل تمام ایرانیها در این شب آجیل چهارشنبه سوری میخورند و البته یک کار عجیب هم انجام میدهند؛ برای یک موجود خیالی به نام «خاتون» ماست، ماهی و تره آماده میکنند.
طبق افسانهها «خاتون» هر سال شب چهارشنبه سوری از یک چاه بیرون میآید، به خانهها سر میزند تا ببیند خانه تکانی را خوب انجام دادهاند یا خیر و غذا را که شامل ماست، ماهی و تره است را میخورد.
گیلانیها در شب جشن چهارشنبه سوری «نمک گیر» میشوند، به این معنا که در گذشته تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو میداند، نمک میزدند و میخوردند. گیلانیها عقیده داشتند هر کس از این دانههای نمک زده بخورد خلق و خویش بهتر میشود و کینه و رشک از او دور میشود. چرا؟ چون نمکگیر شده و حس خیانت و حسادت به دیگران از او دور میشود.
غذاهای مرسوم گیلانیها در شب چهارشنبه سوری ترش تره با برنج بود که ترش تره را با چهل گیاه درست میکردند. خاتم تره، ترنگ زبان، خَنَش، چواش، خانهسوزان، برگ سیر، باقلاولک، کبار، چینی گول، چوچاق، شیرینواش، خالیواش، روغنیواش، بِنه و گوسفند تعدادی از این گیاهان بودند.
چهارشنبه سوری در ارومیه
برگزاری آداب و رسوم جشن چهارشنبه سوری در منطقه آذربایجان غربی و شهر ارومیه از اواسط اسفند ماه آغاز میشود. در حقیقت خانهتکانی عید در اواسط اسفند آغاز میشود و تا شب چهارشنبه سوری تمام میشود. اهالی این دیار هنوز هم به اسفند ماه میگویند «بایرام آیئی» یعنی « ماه عید».
ارومیههای در شب چهارشنبه سوری اسپند دود میکنند، تخم مرغ رنگی که معمولا با پوست پیاز رنگ شده به بچهها هدیه میدهند، آجیل مخصوص شب چهارشنبه سوری که به آن آجیل «هفت رنگ» میگویند میخورند، فال گوش میایستند و جوانان مراسم «شال اندازی» را انجام میدهند تا صاحبخانه با آجیل و شیرینی و میوه شالشان را پر کند.
جشن چهارشنبه سوری در قزوین
در یکی از قدیمیترین شهرهای ایران مراسم شب چهارشنبه سوری حال و هوای پرشوری دارد. قزوینیها در این شب با پختن انواع شیرینی، درست کردن تخم مرغ رنگی، سبزی پلو ماهی، هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکل گشا و انجیرخشک شب نشینی میکنند.
قزوینیهای قدیمی برای این شب غذایی به نام «دُیماج یا دویماج» میپزند که متشکل از نان محلی خشک شده، سبزی، گردو و پیازداغ و خیار است. خوردن مرصع پلو یا پلو هفت رنگ، قاشق زنی، پریدن از روی آتش، بختگشایی، فالگوش نشینی، کوزه شکستن و خوردن پلو چهار رنگ و نذری دادن به نیازمندان از جمله مراسم جشن چهارشنبه سوری در قزوین است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید قزوینیها خریدن «آینه نو» را در شب چهارشنبه سوری خوش یمن میدانند.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری در استان خراسان
چهارشنبه سوری در خراسان همانند بسیاری از استانهای دیگر بسیار جذاب و باشکوه برگزار میشود. معمولاً برای لباس چهارشنبه سوری مردم هر شهر و استان لباس سنتی مخصوص به خود را میپوشند و این جشن را به روشی سنتی و با آیینهایی که از گذشتگان خود یاد گرفتهاند، به جا میآورند.
اهالی خراسان در این شب لباسهای سنتی شهر خود برای مراسم چهارشنبه سوری را بر تن می کنند و ۷ آتش در کوچه و حیاطهای خود برپا میکنند. سپس دور آتش جمع میشوند و جوانان از روی آتش میپرند. یکی از جالبترین رسوم چهار شنبه سوری در خراسان مربوط به مراسم «کوزه شکنی» است.
در این مراسم مردم کوزههای جرم گرفته و کهنه را به پشت بام میبرند و کمی نمک به نشانه شوربختی و کمی زغال به نشانه سیاه بختی در آن میریزند. سپس یک سکه کم ارزش هم در آن میاندازند و دور سر همه افراد خانواده میچرخانند و سپس آخرین نفر باید کوزه را از پشت بام به کوچه پرت کند تا بلا از خانه دور شود.
رسم «ملاقه زنی» یکی دیگر از رسوم چهارشنبه سوری در خراسان است. طبق این رسم نوجوانان و جوانان خراسانی چادری بر سر میکنند و سر و صورت خود را میپوشانند و پشت در خانهها میروند و با خواندن شعر و مثل چهارشنبه سوری آمدن عید را نوید میدهند. جوانان با صدای بلند با هم میخوانند «چله چخته بهار گلده خربزه و خیار گلده» یعنی چله رفت و بهار آمد خربزه و خیار آمد.
آداب و جشن چهارشنبه سوری در کلاردشت
کلاردشتیها به ویژه آنهایی که اصلیتی کرد دارند، معمولا چند مراسم چهارشنبه سوری برگزار میکنند، حتی برخی اهالی روستاهایی مثل «کلنو» از برگزاری سه چهارشنبه سوری در گذشته تعریف میکنند. در فرهنگ بومی کلاردشت این سه مراسم عبارت بودند از: «کُله چهارشنبه»، «خاله چهارشنبه» و «چهارشنبه آخر» که همان «چهارشنبه سوری» است.
در برخی محلهها در هر سه شب شمعهای دست ساز را در چند جای مختلف مثل کنار مسجد، آب روان، چاه، چشمه و یا جلوی خانهها روشن میکردند (دربعضی محلهها فقط جلو در خانهها و زیرپنجرهها) و دستههای کاه را آتش میزدند و از روی آن میپریدند و «سرخی من از تو، زردی تو از من» میخواندند.
در این شب کلاردشتیها برای شام برنج میخوردند (البته آنهایی که بضاعتشان اجازه میداد) تا تمام سال خانهشان برکت داشته باشد.
رسم چهارشنبه سوری در بوشهر
«آتشافروزی» شب چهارشنبهسوری از آداب مردم بوشهر است. در این شب رسم است که کسی حق ندارد نفرینی بر زبان بیاورد. مردم این شهر بر این باورند که در روزهای پایانی سال، ۱۹۹۹ قضا و بلا نازل میشود که فقط ۹۹۹تای آن در شب چهارشنبه سوری است. برای رفع بلا، عصر چهارشنبهسوری در استان بوشهر ،کوزه نو یا کهنهای را به خانه یا زمین میزنند تا بشکند و معتقدند که قضا و بلاها با این کار، دفع میشود.
در ضمن اگر با رسوم استان بوشهر آشنا باشید، درباره مراسم زار (لِیوا) چیزهایی شنیدهاید. زار یا لیوا از آیینهای ویژه مردم جنوب کشور است که در شب چهارشنبهسوری برای فرد بیمار برگزار میشود. در این مراسم، مردان و زنان لباس مخصوص (لباس سفید بلند) میپوشند و عطر مخصوص (عود و بخور) این مراسم را نیز به خود میزنند و برای مراسم آماده میشوند.
برای این مراسم از یک هفته پیش از اجرای مراسم، معجون مخصوصی از گیاهان مثل کندرک، ریحان، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ (نوعی گیاه) تهیه میکنند و بیمار را دور از چشم زنان یا بالعکس، اگر مریض زن باشد دور از چشم مردان نگه میدارند و از این معجون بر تن بیمار میمالند و مقداری از آن را هم به بیمار میخورانند. سپس مراسم را انجام میدهند.
علاوه بر مراسم شکستن کوزه، رسم لیوا و آتشافروزی، در این شب بوشهریها با قایق از روی آب میگذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین میرود. مردم بوشهر در مراسم چهارشنبه سوری به کنار دریا میروند و پاهای خود را تا ساق در آب میزنند و ضمن این که چند عدد سنگ به داخل آب پرتاب میکنند؛ میگویند: «درد و غمم در بیشو/ تو آو دریه بیشو».
رسم چهار شنبه سوری در یزد
مردم یزد هم مانند دیگر شهرهای دیگر به برگزاری رسم و رسوم چهار شنبه سوری اهمیت زیادی میدهند. در این شهر مردم از روز قبل چهارشنبه سوری به جمعآوری هیزم میپردازند و معمولا هیزمها را در فضای باز روی هم جمع میکنند. بعد از اینکه خورشید غروب کرد، هیزمها را آتش میزنند. سپس مرد و زن روی آتش میپرند و شعر معروف «زردی من از تو، سرخی تو از من» را میخوانند.
همچنین مردم روی آتش چهارشنبهسوری، اسفند و کندر میریزند و این شعر را میخوانند: «بترکه چشم حسود و حسد و دیده منافق، چه بیرون و چه داخل، شنبهزا، یکشنبهزا، دوشنبهزا، …، جمعهزا، زاغ چشم، ازرق چشم، …. همچنین این شعر را میخوانند: «اسفند و اسفند دونه، اسفند سی و سه دونه، بترکه چشم حسود و بیگونه».
نکته جالب این است که بر اساس باورهای مردم این شهر، بر این آتش نباید فوت کرد؛ بلکه باید آتش خودش به تدریج خاموش شود». یکی از رسمهای جالب دیگر که در برخی از روستاهای استان یزد، انجام میشود، گذاشتن سیبزمینی در خاکستر آتش جشن چهارشنبه سوری است.
بعد از پختهشدن سیبزمینیها پیر و جوان گرد هم مینشینند و با شادی و سرور سیب زمینیهای کبابی یا زغالی را میخورند، در واقع این رسم یک نوع بازی هم به حساب میآید که اصطلاحا به آن «بازی کُلوغُک یا کلوخک» میگویند.
در کنار این رسوم چهارشنبه سوری در یزد، مراسم فال کوزه، لُرک یا آجیل گهنبار که همان آجیل چهارشنبه سوری است و شکستن کوزه هم در شب چهارشنبهسوری به قوت خود باقی است. البته فال کوزه در گذشته بسیار بیشتر از امروز رواج داشت. در حال حاضر این رسم به «شکل فالگوش ایستادن دوشیزگان» در برخی روستاها و شهرهای یزد مثل رحمت آباد، مریمآباد، مهریز، تفت، میبد و اردکان هنوز هم رایج است.
در این رسم دختر نابالغی کوزه خالی یا پر از آب را دور مجلس میچرخاند و هر کس به نیّتی که دارد، نشانهای در آن میاندازد. سپس این کوزه را به خانهای میبرند که درخت «مورد» در آن وجود داشته باشد.
روی این کوزه را یک پارچه سبز و آیینه قرار میدهند و زیر درخت مورد میگذارند. عصر روز بعد دختر، کمربند دینی زرتشتیان به نام کشتی (koshti) یا «بند دین» نویی را به تن میکند و با نیت پاک، همان کوزه را برمیدارد و ساکت و بیحرف به داخل اتاق میبرد.
همهی حاضران، اطراف و دورتادور این کوزه مینشینند و فال گرفتن آغاز میشود. البته این رسم بین غیر زرتشتیان هم با کمی تفاوت مرسوم است. هر فرد شعری میخواند و آن دختر دست در کوزه میکند و هر دفعه شئی را از داخل کوزه بیرون میآورد.
صاحب آن شئ نیّت خود را با شعری که خوانده میشود، تطبیق میدهد. اگر بار معنایی و مفهوم ترانه مثبت باشد، به فال نیک گرفته میشود و اعتقاد این است که فرد، به مراد دلش میرسد و اگر مفهوم شعر چندان خوشایند نباشد، به مرادش نمیرسد؛
در این مراسم آش رشته نیز پخته میشود. رسم قاشق زنی هم از دیگر رسمهای چهارشنبه سوری در یزد است که در دیگر شهرها هم انجام میشود.
چهارشنبه سوری در کرمانشاه
از مهمترین رسوم چهارشنبه سوری در کرمانشاه میتوان به آتش بازی، قاشق زنی، کوزه شکستن، آب از چشمه آوردن و آجیل مشکل گشا اشاره کرد. در زمانهای قدیم در شب چهارشنبه سوری بسیاری از اهالی کرمانشاه آتشی بر سر در خانه خود روشن میکردند و مقداری گندم و جو در کنار آتش میریختند. قدیمیها معتقد بودند که این کار موجب افزایش کشت و برداشت محصول در سال جدید میشود.
معمولاً آتش چهارشنبه سوری درست در زمان غروب آفتاب و تاریک شدن هوا در حیاط خانه یا کوچه درست میشد و زن و مرد و پیر و جوان ۳ بار از روی آتش میپریدند. اهالی قدیمی کرمانشاه معتقد بودند که پریدن از آتش میتواند غم، رنج و مریضی را از بین ببرد و شادی و سرخی را برای خانواده به ارمغان آورد.
جالب است بدانید که کرمانشاهیها معتقد بودند خاکستر چهارشنبه سوری نحس است و از همین رو بعد از خاموش کردن آتش همه خاکستر را جمع میکردند و بیرون از خانه یا داخل آب روان میریختند.
چهارشنبه سوری در کرمان
سنتها و فرهنگ مردم کرمان در روز چهارشنبه سوری همانند دیگر شهرها از گذشته پر از شور و شادی است. در روز چهارشنبه سوری مردم کرمان همانند رسم خیلی از شهرهای دیگر ایران کپههایی از آتش درست میکنند و همه اعضای خانواده از روی آتش میپرند. مردم این استان در قدیم بعد از پریدن از روی آتش مقداری از زغالهای روشن آتش را به خانه میبردند و با آن اسفند دود میکردند.
بسیاری از اهالی قدیم کرمان زغال چهارشنبه سوری را به خانه میبردند و آن را داخل تنور و اجاق گاز قرار میدادند و معتقد بودند که این کار موجب میشود تا تنور آنها همیشه گرم باقی بماند. بعد از خاموش شدن آتش خاکستر هم آن را داخل آب روان میریختند تا نحسی چهارشنبه سوری از بین برود.
در کرمان همانند خیلی از شهرها رسم قاشق زنی یا کلید زنی نیز اجرا میشود. یکی از جالبترین رسوم کرمانیها در چهارشنبه سوری رسم «سوزنو» است. در روز چهارشنبه سوری زنان دور هم جمع میشوند و یک سوزن خیاطی در دست میگیرند. سپس نیت میکنند و سوزن را داخل آب میاندازند. اگر سوزن عمودی قرار گرفت حاجت فرد برآورده نمیشود و اگر ته ظرف بماند، فرد به خواسته خود میرسد.
منبع: مجله کوروش