اتحادیه غیبی نسوان

“اتحادیه غیبی نسوان” یکی از تأثیرگذارترین و البته نخستین گروه فمینیستی تاریخ زنان ایران است . این که از چه زمانی زنان به فکر راهاندازی انجمنی مخفی افتادند، نظر دقیق و کاملی وجود ندارد. حتی نمیدانیم که کدام یک از زنان پیشروی جنبش برابریخواهی زنان ایران در بنیانگذاری و شکلگیری این انجمن موثر بودهاند. تنها چیزی که مطمئن هستیم، این است که در سال ۱۲۸۶ شمسی، کمی قبل از به توپ بسته شدن مجلس، این انجمن در تهران و در خانه یکی از مشروطهخواهان شکل گرفته بود. انتشار مقالهای با عنوان »مقاله مخدرات« در مهرماه سال ۱۲۸۶ با امضای »اتحادیه غیبی نسوان« در انتهای مقاله، برخی از محققان را به این نتیجه رسانده است که در آن سال گروهی از بانوان با همین نام در تهران فعالیت میکردهاند؛ اتحادیهای که برخالف سایر انجمنهای بعد از خودش، رویکرد سیاسی داشت و در جریانات سیاسی دخالت میکرد. مستندات تاریخی نشان میدهند که این انجمن حتی پیش از تشکیل رسمی هم فعال بوده است. آشکارترین دلیل چنین نظری این است که در دوران مشروطه، زنان آنقدر در جریان اعتراضات فعال بودند که نمیشد آنها را نادیده گرفت. منابع تاریخی از زنی یاد میکنند که در تابستان ۱۲۸۵ خودش را به کالسکه »مظفرالدین شاه« رساند و نامهای به او داد که وی را متغیر کرد. بعد از این نامه بود که مظفرالدین شاه به صاحبقرانیه رفت و »فرمان مشروطه« را امضا کرد. زنان تأثیرگذار ایران | 72 گفته میشود این زن، عمه »میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل« و خانهاش محل برگزاری جلسات انجمنهای مخفی بود و نامه را از طریق همکاری گروهی از زنان و مردان مشروطهخواه به شاه رسانده بود. در روزنامه »حبلالمتین« به تاریخ پنجم مهرماه ،۱۲۸۵ چند ماه بعد از امضای فرمان مشروطه، در یکی از اعتراضات مشروطهخواهان، ۱۰۰ زن به خیابان پشت »سبزه میدان« رفتند و آقای »میرسید محمد طباطبایی« را به مسجد بردند. این زنان از کنار در دیوانخانه و از میان گروهی سرباز و فراش گذر کردند و با حمله سربازان مواجه شدند. در این حمله، سر دو زن شکست؛ اما این زنان به راه خود ادامه دادند. این حرکت نشان میداد که این زنان از طریق یک گروه سازماندهی شده و به خیابانها رفته بودند؛ گروهی که در اندرونیها و به دست زنان شکل گرفته بود. این حرکت آغازی بر اعتراضات بعدی به شمار رفت. روزنامههایی مهم چون »حبلالمتین« و »تمدن« نامههایی از زنان منتشر کردند که از حقوق زنان و تالش برای به دست آوردن حق تحصیل آنها حرف میزدند. خواستهای زنان مشخص بود؛ آنها میخواستند تحصیل کنند، از پشت پردههای حرمسراها خارج شوند و در فرهنگ مردساالرانه تجدیدنظر شود. اما اعتراضات خود را به همین خواستها منحصر نمیکردند و از آزادی بیان هم میگفتند. اتحادیه غیبی نسوان شاید نخستین انجمنی بود که در بحثهای سیاسی روز وارد شده بود و به آنها میپرداخت. اما آنچه این اتحادیه غیبی را بر سر زبانها انداخت، مقالهای به نام »مخدرات« بود که در شماره ۷۰ سال ۱۲۸۶ شمسی مجله »ندای وطن« منتشر شد؛ مقالهای که به طور غيرمستقيم از مجلس شورای ملی و نمایندگان خواستار حق رأی زنان و حضورشان در میان نمایندگان مجلس شده بود. این مقاله به عنوان تندترین حرکت سیاسی زنان بعد از مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی به شمار میرود. نویسنده این مقاله که با نام اتحادیه غیبی نسوان امضا کرده بود، با انتقاد از نمایندگان مجلس، خواهان فرصت و امکانی بود که زنان بتوانند در اصالحات ملی شرکت کنند. سیاست . آموزش . کنشگری | 73 این بیانیه رگههای سیاسی بسیار تندی داشت؛ به طوری که در بخشی از آن، خود را سخنگوی تهیدستان جامعه دانسته و بر این نكته تأکید کرده بود: »امروز بر احدی پوشیده نیست كه هر بیوهزنی به مجلس دارالشورای ملی حق ّل، اگر در خود چنين پيشرفتی دارد و ما امروز حقوق خودمان را می ِ خواهیم وا نمیبينيد و میخواهيد باز هم به ترتيب سابق پيش بروید، ما به توسط همين ً به توسط روزنامه عريضه خبر میدهيم كه همه استعفا از كار خود بدهند و رسما وطن به ما خبر داده، چهل روزی هم كارها را به دست ما زنها واگذارند و به شرط آن كه عار نداشته باشند زيرا كه وجود ما بسته به وجود يكديگر است. اگر ما نباشيم شما نيستيد.« بر این اساس، برنامهای برای ۴۰ روزی که اداره کشور را به دست میگیرند، ارائه میدهند: »قانون را صحیح میکنیم. نظمیه را صحیح میکنیم. حکام تعیین میکنیم. دستورالعمل والیت را میفرستیم. ریشه ظلم و استبداد را از بیخ میکنیم. ظالمان را قتل میکنیم. انبارهای جو و گندم متمولین را میشکنیم. کمپانی برای نان قرار میدهیم. خزانههای وزرا را که از خون خلق جمع و در سردابها گرو کردهاند، بیرون میآوریم. بانک ملی برپا میکنیم. عثمانی را عقب مینشانیم.« این مقاله بیانیهای بود که اعالم رسمی حضور این اتحادیه را در جامعه آن روز مطرح میکرد و به گفته کارشناسان، نکات زیر را در خود داشت؛ اول این که جنبش زنان، یک جنبش سیاسی است که با قدرتهای سیاسی اصلی روبهرو است. آنها مبارزهای را نه تنها علیه جامعه مردساالر و دولت پدرساالر حافظ سنت، فرهنگ، مذهب، اقتصاد و قانون حاكم آغاز کردند؛ بلکه تحقق اهداف و پیشروی جنبش زنان به این امر گره میخورد كه چگونه با این قدرت و مناسبات حاكم برخورد میكنند. البته این نامه و موضعگیری از سوی اتحادیه، مخالفانی داشت که اتفاقا از جنس خود زنان بودند. زنی به اسم »زرین خانم« در روزنامه »ندای وطن« به این مقاله پاسخ داد و از آنها خواست در مواضع خود تجدید نظر کرده، سنجیدهتر عمل و فعالیت خود را در جهت برطرف ساختن موانع و معضالتی که سر راه زنان قرار دارد، متمرکز کنند. زنان تأثیرگذار ایران | 74 اتحادیه غیبی نسوان برای سالها تنها تشكل سیاسی زنان در دوره اول مجلس شورای ملی بود كه در تهران تشکیل شد و اعضای آن به لحاظ شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره، مخفیانه فعالیت میكردند. جلسات آنها به گونهای که در منابع تاریخی آمده است، در خانهها برگزار میشد و خبری از آن منتشر نمیشد؛ مگر نامههایی که این زنان بدون اسم به روزنامهها مینوشتند. برای نخستینبار ماجرای دختران قوچان و فروختن آنها به ترکمانان شوروی توسط نامه اتحادیه غیبی نسوان در رسانهها مطرح شد که خواستار رسیدگی به آن شده بودند. آنها بعد از مدتی فعالیت، تصمیم گرفتند از طریق »مرتضیقلیخان نائینی«، نماینده مالكین اصفهان که از رابطان اتحادیه غیبی نسوان بود، بحث رسمی کردن این انجمن را مطرح کنند. مرتضیقلیخان در جلسه رسمی مجلس شورای ملی بلیتی را نشان میدهد و میگوید: »بنده بلیتی به دست آوردهام؛ ً صحیح است یا خیر؟« میخوانم، ببینید آیا شرعا آن گاه بلیت اتحادیه غیبی نسوان را قرائت كرد و نمایندگان مجلس درباره آن اظهار نظر كردند. در کتاب »هدفها و مبارزات زن ایرانی« آمده است: »میرزا محمود گفت این مسئله قابل مذاكره در مجلس نیست و باید به وزارت داخله نوشته شود كه قدغن نمایند چنین انجمنی تشکیل نشود. »میرزافضلعلی آقا« ضمن اعالم این ً ضرری ندارد، توضیح داد، ما چون به طبیعت زنهای كه اصل اجتماع شرعا مملكت خودمان مسبوق هستیم، گمان نمیكنم كه اشخاص با عفت و عصمت داخل در این كار شوند و گمان میكنم اشخاصی كه مفسد و مغرض هستند، میخواهند به واسطه این اجتماعات بعضی فسادها كنند. این است كه اجتماع مینمایند.« »وكیلالرعایا« که جزو مخالفان بود نیز گفت: »اسم انجمن چیزی است تازه اصطالح شده. چه ضرر دارد جمعی از نسوان دور هم جمع شده از یکدیگر کسب اخالق حسنه نمایند. در صورتی که معلوم شود كه از اجتماع آنها مفسدهای كه ً راجع به دین و دنیا باشد بروز نماید، البته باید جلوگیری شود؛ واال نباید اساسا این مسئله بد باشد.« سیاست . آموزش . کنشگری | 75 »حسینقلیخان نواب« هم پیشنهاد كرد، مجلس شورای ملی به این مسئله نپردازد و روزنامهها در مورد تشكلهای زنان بحث و بررسی كنند. این مذاکرات اما از مشروح مذاکرات مجلس حذف شد و روزنامهها به آن نپرداختند. تنها مطلبی كه به این اتحادیه پرداخت، اعتراض »دهخدا« به نمایندگان مجلس بود كه در ستون »چرند و پرند« روزنامه »صوراسرافیل« نوشت: »چه علت دارد كه زنهای ما چند دفعه جمع شده، عریضهها به مجلس شورا و هیئت وزراء عرض كرده و با كمال عجز و الحاح اجازه تشکیل مدرسه به طرز جدید و ترتیب انجمن نسوان خواستند و هر دفعه وكال و وزرای ما گذشته از اینکه همراهی نکردند، ضدیت نمودند.« از دید این نمایندگان، تشكیل اتحادیه غیبی نسوان و ارائه برنامه اصالح از سوی آنها نشانه آشكار و جدی از دگرگونی فکری زن ایرانی بود و این که زنان دیگر نمیتوانند پشت دیوارهای بسته حرمسراها بمانند. این هشدار جدی و ترسناکی برای جامعه مردانه آن روزگار بود؛ هشداری که هرچند باعث شد تا اتحادیه غیبی در پرده باقی بماند؛ اما امنیت خاطر جامعه مردساالر را برهم زد و راهی شد تا جامعه مردساالر آن روزگار به انجمنهای بعدی چون »نسوان وطنخواه« و »مخدرات وطن« که هدف مهمشان رسیدن به حقوق اولیه برای زنان بود، اجازه فعالیت بدهند.