شیوا شکوری
وقتي كتاب را بستم، هماني نبودم كه كتاب را باز كردم . دريچه اي نو در برابر چشم هاي ذهني ام گشوده شده بود. حالا ديگر تعجب نمي كنم كه چرا به موازات دانش امروزي، خرافات و باورهاي بي ريشه (نبود رابطه علي و معلولي ميان وقايع) پر رنگ اند.
كتاب پژوهشي است از پروفسور برول -فرانسوي(١٩٣٩- ١٨٥٧) – فيلسوف، انتروپولوژيست و پژوهنده تاريخ مذهب.
او در اين كتاب به شيوه تفكر انسان ابتدايي و تفاوتش با انسان امروزي (مدرن) پرداخته. تاكيد او بر اين پايه است كه ذهنيت انسان ابتدائي بر مبناي هيجان ها و احساسات عرفاني ( mistic) است و ميان واقعيت و ماوراي طبيعي فرقي نمي گذارد، ولي ذهنيت انسان متمدن امروزي بر مبناي روابط علت و معلولي و تجربه است.
البته ريشه هاي اين شيوه تفكر ابتدائي را همچنان در جوامع پيشرفته امروزي مي توان دنبال كرد و به چشم ديد. بخصوص در جوامعي كه باورهاي ديني هنوز پر رنگ و لعاب اند.
[براي انسان ابتدايي تصوير يا مجسمه يك فرد فرقي با حضور زنده او ندارد و همان واقعيت زنده است و نسبت تنگاتنگي ميان تصوير و خود همان شخص وجود دارد. كه همين اصل بت پرستي و ستون فقرات نياپرستي است. مثلا بيوه جواني گفته بود از مجسمه گلي همسرش بچه دار شده است يا نقاشي كه اسب هاي كاغذي درست مي كرد يك روز اسبي را در خيابان مي بيند و مي گويد اين همان اسبي است كه من نقاشي كرده ام!
آن ها (انسان ابتدايي) باور دارند كه در عكس ها و تنديس هاي خدايان حيات وجود دارد و به نظر شان شبيه سازي مي تواند جاي مدل اصلي را بگيرد و همان خواص را داشته باشد.
اين مردم از نفرين خيلي مي ترسند چون باور دارند كه همانطور كه زخم در يكي از اندام ها شخص را مجروح مي كند، همانگونه بدرفتاري با نام شخص هم سبب زخمي شدن او مي شود. اين اعتقاد در ميان قبايل گوناگون از اقيانوس اطلس تا اقيانوس آرام رايج است. ] برگزيده از كتاب.
به نوبه خودم از آقاي موقن براي ترجمه اين اثر تشكر مي كنم. البته من ترجيح مي دادم كه به جاي اصطلاح “جوامع عقب افتاده” كه كمي برخورنده است، از واژه “انسان ابتدائي” يا “جوامع ابتدايي” استفاده مي شد.
- معرفي كوتاهي از كتاب “كاركردهاي ذهني در جوامع عقب افتاده “
How Native Think
اثر لوسين لوي برول. Lucien Lévy-Bruhl
مترجم : يدالله موقن