سارا خلیلی جهرمی، شاعر و مترجم ایرانی ساکن فرانسه است. او در شعر «شهادتنامه» خود که برای کشتهشدگان اعتراضات یک سال اخیر سروده شده، با بردن نام، سن و محل تولد برخی از این کشتهشدگان و همینطور کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ و سرنگونی هواپیمای اکراینی، چنان درد فقدان آنها را با هستی درآمیخته که انگار بعد از کشته شدن آنها همه ما کشته و یا به تعبیر او «شهید» شدهایم. این شعر او که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، چنین آغاز میشود:
قسم به چشم و تقلای آخر دیدن
قسم به دهان و تقلای آخر بوسیدن
قسم به خون و تقلای آخر دویدن
که
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به هراسمان از شنیدن آنچه گذشت بر نیکا شاکرمی، ۱۶ ساله از خرمآباد
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به تمثال خشم و اندوه ایستاده بر گورِ مینو مجیدی، ۵۵ ساله از کرمانشاه
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به گیسوی ترسخورده مهسا امینی، ۲۲ ساله از سقز
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به سوختگی تنِ ناوبان دوم، جعفر کوهی، ۳۲ ساله از شهرکرد
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به زیبایی بسملِ ریرا اسماعیلیون، ۹ سال و ۶ ماه و ۱۶ روزه از ایران
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به فروپاشی نتهای گیتار در جمجمه نیکتا اسفندانی، ۱۴ ساله از تهران
یکایک ما شهیدیم
و شهادت میدهیم به سرگردانی شط باریک خون بر صورت محسن محمدپور، ۱۷ ساله از خرمشهر
یکایک ما شهیدیم
*
تئودور آدورنو، فیلسوف شهیر آلمانی، در سال ۱۹۵۱ میلادی، در تشریح نظریه «دیالکتیک فرهنگ در برابر بربریت» و آنچه در جریان هولوکاست در کشورش رخ داده بود، نوشت: «بعد از آشویتس، شعر گفتن بربرمنشانه است.» او بعدها در توضیح بیشتر این موضع گفت که با شعر به طور کلی مشکلی ندارد، بلکه نگران این موضوع بوده که روایت فاجعه هولوکاست در قالب شعر، ابعاد کامل آن را نمایان نکند. هربرت مارکوزه، دیگر فیلسوف مهم آلمانی و دوست آدورنو، کلمه غنایی را به این جمله اضافه کرد و معتقد بود شعر غنایی یا شعر عاشقانه گفتن بعد از وقوع فاجعه، از میزان دهشتناک بودن آن میکاهد.
نه تنها در رد و یا تاکید این نظریه و آن جمله معروف، اشعار بسیاری سروده شده بلکه این اشعار شاعران جهان است که همچون دیگر آثار هنری، هنوز تاثیرات دهشتناک آشوویتس و دیگر جنایات بشری را یادآوری میکنند. تاریخ ادبیات جهان نشان داده که در بزنگاههای تاریخی، در برهههای حساس ملی و بینالمللی و پس هر تراژدی انسانی که خود را از پس خون و درد و مصیبت نشان میدهد، این هنرمندان و البته شاعرانند که حقیقت موجود را از ورای آثار خود حفظ و جاودان میکنند.
میگویند ذات شعر رو به آزادگی و آزادی دارد و شاعر نمیتواند در برابر هر آنچه که مقابل آزادی است، خاموش بماند. تنها سلاح شاعران کلمه است و تنها راه مبارزهشان سرودن شعر. در تاریخ ادبیات ایران نیز شاعران پرآوازه ایرانی، با سرودن شعر، در هر دورهای، در مقابل ظلم و بیعدالتی ایستادند. از زمان فردوسی بزرگ از قرن چهارم هجری، تا به امروز در زمانی که در آستانه اولین سالگرد کشته شدن مهسا امینی و اعتراضات گسترده به آن و البته سرکوب شدید و خشن معترضان هستیم؛ اعتراضاتی که در یک سال اخیر منجر به جنبش «زن، زندگی، آزادی» شده است. زنان شاعر نیز در همبستگی و حمایت از این جنبش، شعرهای بسیاری سرودهاند. از چهرههایی مطرح و نامدار تا نامهایی گمنام و بینشان. از شاعران داخل ایران تا شاعران مهاجر و تبعیدی.
به ۱۰ نمونه از شعرهایی پرداختهایم که در یک سال اخیر و متاثر از کشته شدن مهسا امینی و جنبش «زن، زندگی، آزادی» توسط شاعران زن ایرانی سروده شدهاند.
بیتا ملکوتی
منبع بی بی سی فارسی
***”زن روز” که پیشتر شعر ” سال هزار و سیصد و فراموشی”
سروده ی شیدا محمدی را منتشر کرده است، در هر شماره یکی از شعرهای منتخب بیتا ملکوتی و مقدمه مربوط به این مجموعه را باز نشر می کند.