مریم رئیس دانا
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
روز جهانی کتاب فرخنده باد
تصور کنید آن روزی را که وزارت جاهلیهای به نام ارشاد در ایران درش تخته شود، ما اهل قلم چه نفس آسودهای خواهیم کشید و فرهنگ ایران چه گام بزرگی به سوی تعالی برخواهد داشت.
در یکی دو پست قبلی تصویری از تیغ ارشاد بر داستانهایم را منتشر کردم.
این همه اذیت و آزار نویسنده برای انتشار داستان!
این همه دگماتیسم و بسته بودن ذهن برای جلوگیری از چاپ داستان!
بعد نگاه کنید چه برنامههای جلف و سخیفی در شوهای تلویزیون نمایش میدهند، ابتذال و لمپنیسم.
اما من سخت خوشحالم که توانستم بالاخره داستانهایم را از سد سانسور عبور دهم. به زودی یعنی همین شنبه به لطف نشر رها همان داستانهای ممنوعه در ونکوور منتشر و از کتاب رونمایی خواهد شد. اطلاعات لازم در اولین پست آمده است.
آشنایی من با نشر رها به لطف زندهنام ِجاوید، نویسندهی فرهیخته، محمد محمدعلی بود.
او تمام وجودش عشق به ادبیات و انسانیت بود و میراث او هم بجز آثار ماندگارش، چیزی نیست جز دوستیهای ارزشمندی مانند خانم سیما جان غفارزاده و آقای هومن کبیری عزیز.
اگر آقای محمدعلی بود حتم دارم از پیروزی کتابم بر سانسور و انتشار آن بسی شادمان میشد و ذوق میکرد.
سرآغاز کتاب به یاد گرامیاش چنین نوشتهام:
به احترام آموزگار و دوست ارجمندم
آقای محمد محمدعلی
این انسان مهربان و شوقانگیز
نویسنده و معلمی گرانبها
که تا واپسین لحظهٔ حیات، کارگاه داستاننویسیاش
کاستن ِغم دوری از خانه بود