جنبشی اجتناب‌ناپذیر


سعید سلامی


با یاد آرمیتا گراوند؛ کبوتر آزادی که پرپر شد


در پی بازداشت مهسا امینی از سوی گشت ارشاد در ۲۲ شهریور۱۴۰۱ و مرگ وی بر اثر شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی به علت ضربات شدید به سر او، شرکت‌کنندگان در خاک‌سپاری او در آرامستان آیچی شهر سقز، شعار «زن زندگی آزادی» سر دادند و بر گور او نوشتند: «ژینا تو نمی‌میری، نام تو رمز می‌شود.» از این حادثه بیش از یک سال می‌گذرد، اما هنوز هم، زمینه‌ها و دلالت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جنبش اعتراضی مهسا، در خارج و در داخل ایران مورد توجه و تجزیه و تحلیل جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران علوم اجتماعی و به ویژه علوم انسانی قرار می‌گیرد.


جامعه‌شناسان و استادان دانشگاهی از دو زاویۀ و دو نگاه متفاوت و متضاد به نشانه‌شناسی و فهم معنایی جنبش مهسا می‌پردازند. از نگاه و فهم آن طیفی که روایت‌های دولتی را بازگو می‌کنند؛ به این دلیل و با این اطمینان که خوانندگان عزیز با این روایت‌ها آشنا هستند و آن‌ها را از طریق صدا و سیما و نشریات پر تعداد حکومتی، از زبان رهبر انقلاب و زبان و قلم دولت‌مردان، پامنبری‌های معمم و مکلا و سپاهی‌های مجلسی ‌شنیده و خوانده‌اند. آنان در مجموع جنبش مهسا را ساخته‌ و پرداختۀ دشمن یعنی آمریکا و صهیونیسم، غرب و رسانه‌‌های معاند خارجی وانمود کرده و کنش‌گران خیابانی را آشوب‌گر و فریب‌خورده می‌دانند.


اما طیف دیگری از جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران با نگاه دیگری به مسئله شناسی این جنبش می‌پردازند؛ آنان زوال عقل در حاکمان و ناکارآمدی حکومت قبیله‌ای را برای حل تنش‌ها، تعارضات و منازعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه، زمینه‌ساز جنبش اعتراضی مهسا می‌دانند و در نتیجه بر این باورند که این جنبش، «جنبشی اجتناب ناپذیر» بوده و در آینده نیز ناگزیر رخ خواهد داد.


از اوشین تا مهسا


هشتم بهمن ماه ۱۳۶۷، به مناسبت زادروز حضرت زهرا و روز زن، رادیوی جمهوری اسلامی ایران در برنامه‌ای به نام «سلام، صبح به خیر» در گزارشی از مخاطبان خود ‌پرسید: «به نظر شما الگوی امروز زنان ایرانی چه کسی است؟» یکی از مصاحبه‌شوندگان پاسخ داد: «الگوی مناسب زنان ایرانی اوشین است.» (۱) و در پاسخ به گوینده که پرسید: «چرا حضرت فاطمه الگوی شما نیست؟» گفت: «حضرت زهرا مال ۱۴۰۰ سال پیش است. ما یک الگوی امروزی می‌‏خواهیم.»


ادامه مطلب را اینجا بخوانید.