اعتراضات پاییز و زمستان گذشته در ایران، به تدریج موضوع بحثهای عمیقتر و پسینیتر جامعهشناسان و تحلیلگران سیاسی و حتی مورخان میشود.
اینکه آن اعتراضها را باید جنبش دانست یا خیزش انقلابی یا حتی ناجنبش (خردهمقاومتهای روزمره)، محل بحث صاحبنظران سیاسی و اجتماعی است. هر چه بود، آنچه از اواخر شهریور ماه تا دستکم اواخر دی ماه ۱۴۰۱ در ایران گذشت، تکانهای جدی برای نظام جمهوری اسلامی بود.
یورونیوز در گفتوگو با تورج اتابکی، استاد کرسی تاریخ اجتماعی خاورمیانه در دانشگاه لیدن هلند، حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و بهزاد مهرانی، فعال سیاسی جنبههای گوناگونی از جنبش یا خیزش مهسا را به بحث گذاشته است.
جنبش سبز در چارچوب نظام بود
آقای تورج اتابکی در پاسخ به این سؤال که «جنبش مهسا عمدتا متشکل از کدام طبقات و اقشار بود و از این حیث چه تفاوت یا شباهتی با جنبش سبز و اعتراضات آبان ۱۳۹۸ داشت؟»، میگوید: «به نظر من اعتراضات اخیر نه جنبش بلکه یک خیزش اعتراضی بود که البته جنبش در آن مستتر بود. این خیزش اعتراضی با یک قتل حکومتی آغاز شد و به سرعت ابعاد گسترده و شعارهای بسیار رادیکالی پیدا کرد. در واقع جنبشی علیه حجاب اجباری، ابعاد گستردهتری معطوف به تغییر نظام سیاسی پیدا کرد. در این خیزش اعتراضی-انقلابی، سرعت رویدادها چنان پرشتاب بود که همگان را در درون و بیرون ایران به حیرت واداشت و ما در یک بازۀ زمانی بسیار کوتاهی شاهد این بودیم که تمام گوشه و کنار ایران به این اعتراض پیوستند و تحولات بسیار رادیکالی را انتظار داشتند. اما جنبش سبز عمدتا حاوی مطالبهای در قبال انتخابات ریاست جمهوری بود. این مطالبه در شعار “رای من کو؟” متجلی شد.»
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.