جولان قاتلان


مانلی کاتوزیان


اندر حکایت جانسوز قتل دلخراش استاد مهرجویی و جولان قاتلان:


قریب به یکساله ساختمان ما مشکل اتصال فاضلاب شهری داره، صد بار زنگ زدیم اداره ی فاضلاب در خواست رفع مشکل کردیم کل محله از پس پیگیری ما از شهردار و اداره ی فاضلاب ما را میشناسن اما انگار نه انگار تا هفته پیش که عملا با سلیطه بازی رفتم اداره ی فاضلاب و صدام را چنان انداختم سرم که مرئوس و رئیس به خط شدن،، شهرداری را دور زدن با راهکار خودشون و مخفیانه و با پچ و پچ نیرو معرفی کردن برای رفع مشکل،، نیرو از مامورین اداره ی فاضلاب بود اما عملش از اتباع،، بعد اول صبح این عمله جان تشریف آورده یک نگاه سرپایی انداخته اعلام فرموده پانزده میلیون میگیره انجام بده خداد تا عکس و فیلم هم از ساختمانهای اطراف و مشکل مشابه نشون داده که رزومه کار بده! فرمودیم به گور پدرت خندیدی که یانزده میلیون بدم،، خر گیر آوردی،، برو رد کارت،، کار نهایت دو میلیونی را مردم را سر کیسه می کنی؟رئیست گفته نهایت شش میلیون میشه،،حضرت فرمودن فقط شش میلیون میگیرن بیان و کارشناسی کنن،عرض کردیم کارشناسی قبلا شده شما هم با همون بنزی که آمدی شش میلیون گرفته برو رد کارت، ریس اداره را احضار کردیم که به گور پدرتون میخندین که وقتی لوله میکشین ضد ریشه نمیبندین دورش تا بعد بهانه ی ریشه گیری و خرج میلیونی برای ساختمان با این بزن درویی در نیارین،، بابا تونو در میارم،، آخرش با من بمیرم تو بمیری و جایی نگو و حل میکنیم و ال و بل میکنیم بعد هشت ساعت کار دو تومن گرفتن برای متریال لوله و کندن وو و دادیم ناچاری،، اما برای اینکه صدامون در نیاد کلی کار اضافه هم کردن پدر سگها،، تازه التماس میکردن ترا خدا کارگر را راضی کنین از ما نرنجه،، ما هم گفتیم بفرمایید با بنزش یک دور بزنید و خاک بر سرتون که از کارگر افغانی حساب میبرین یا باهاش دست تو کاسه این،، حالا هم منتظریم ببینیم مردک نامرد عوضی کی میاد سراغمون یا واسه انتقام تو چاه سیمان میریزه تا دستمیریزادی بگیم به وزیر کشور و نیروهای امنیتی مرزبان برای این همه امنیت و حضور بی خاصیتشون…