خیزش ۱۴۰۱ ایران، که همچنین با نامهای انقلاب مهسا،[۱۵][۱۶] یا انقلاب زن، زندگی، آزادی[۱۷] نیز شناخته میشود، خیزشی در ایران بود که در پی کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی[۱۸][۱۹] به دلیل ضربوشتم در بازداشتگاه گشت ارشاد، آغاز شد. نخستین تجمعهای اعتراضی این خیزش ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در مقابل بیمارستان محل درگذشت مهسا امینی در تهران شکل گرفت و روزهای بعد به همهٔ ۳۱ استان[۲۰] ایران گسترش یافت. معترضان در خارج از کشور نیز در بیش از ۱۵۰ شهر در سراسر جهان تجمعهای اعتراضی برگزار کردند.[۲۱] این قیام در هفتههای بعدی با حضور دانشآموزان، دانشجویان، اعتصاب استادهای دانشگاه، کسبه و بازاریان گستردهتر شد.
جمهوری اسلامی هیچگاه این اعتراضات را به رسمیت نشناخت و از آن بهعنوان «اغتشاش» یاد میکند. حکومت با نادیدهگرفتن حقوق بشر،[۲۲] کودکان را برای سرکوب قیامکنندگان بهکار گرفت[۲۳] و نیز اینترنت و رسانههای اجتماعی، بهطور گسترده از دسترس خارج یا فیلتر شدند. فعالان سیاسی و اجتماعی، دانشجویان، هنرمندان و ورزشکاران متعددی در ایران دستگیر شدند و مورد تهدید و فشار روانی قرار گرفتند.[۲۴]
در این خیزش، ایران شاهد گستردهترین و طولانیترین تظاهرات علیه جمهوری اسلامی بود که از حمایت وسیع ایرانیان خارج از کشور و همبستگی دولتها و شخصیتهای برجسته سیاسی، اجتماعی، علمی و هنری سراسر جهان برخوردار شد.[۲۵] به گفتهٔ گاردین، این اعتراضات بزرگترین تهدید برای حکومت از زمان انقلاب ۱۳۵۷ بودهاست.[۲۶] سرکوب خیزش توسط حکومت ایران باعث محکومیت و اقدامات مجامع بینالمللی از جمله نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل، تشکیل هیئت حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی نقض حقوق معترضان و لغو عضویت جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شد.[۲۵]
در جریان برخورد خشونتآمیز نیروهای مسلح دولتی با معترضان، چند صد نفر کشته و چندین هزار نفر بازداشت و زندانی شدند. این برخوردها در سیستان و بلوچستان و نواحی کردنشین مرگبارتر از سایر مناطق ایران بود.[۲۵] بنا بر گزارش سازمان غیرانتفاعی حقوق بشر ایران، تا ۲۶ آذر، دستکم ۴۹۶ نفر، از جمله ۶۸ کودک، از سوی نظام جمهوری اسلامی کشته شدند.[۲۷] در جمعه خونین زاهدان حدود ۹۰ نفر کشته شدند.[۲۸] این خیزش خونبارترین اعتراض ضدحکومتی در ایران از زمان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ بود که منجر به کشتهشدن بیش از ۱۵۰۰ نفر شد. استفاده از خشونت شدید توسط جمهوری اسلامی در مقابله با معترضان، مانند تیراندازی مستقیم به آنها توسط نظامیان و شبهنظامیان در شهرهای مختلف با واکنشهای بسیاری مواجه و توسط دولتها و نهادهای بینالمللی بهطور گستردهای محکوم شد.
زنان، جوانان و دانشجویان در خط مقدم این خیزش قرار داشتند[۲۵] و زنان ایرانی نیروی محرک آن شدند.[۲۹][۳۰] نقش محوری که مسئله حقوق زنان در این قیام دارد، سبب شده از آن به عنوان نقطه عطفی یاد شود. اگرچه زنان در انقلابهای گذشته مانند انقلاب فرانسه، انقلاب مشروطه و انقلاب ۱۳۵۷ حضوری فعال داشتهاند، اما این نخستین مرتبهای است که خواستهها و حقوق زنان در انقلابی محوریت داشت.[۳۱] «زن زندگی آزادی» که اولین بار در خاکسپاری مهسا امینی در سقز سر داده شد، شعار اصلی این قیام است. همچنین، «مرگ بر خامنهای» از دیگر شعارهای مرسوم آن است.
این خیزش اعتراضی در ادامه به جنبش زن، زندگی، آزادی بدل شد و در تداوم حرکت انقلابیاش، زمینههای یک انقلاب را پی میگیرد.[۳۲] خصلت اساسی این جنبش، دموکراتیک بودن آن است و در آن، خواسته برابری و آزادی با محوریت مقابله با حجاب اجباری برجسته است.
ادامه متن را اینجا بخوانید.