حسین نورانی نژاد
سخن اخیر خانم معصومی اصل که گفت کشور “مال” حزباللهیهاست، بازتاب زیادی داشت. این خانم اگرچه عضو شورای مرکزی شریان، از تشکلهای اصولگراست و سابقا معاونت بانوان ستاد محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را داشته و پایش به صداوسیما باز است و در برنامههای مختلف حاضر میشود، با این حال شناختهشدگی چندانی ندارد و برنامهای هم که در آن حرفهای جنجالی زد، مخاطب چندانی نداشت. یعنی در یک شرایط عادی، کسی به آن توجه نمیکرد. پس چرا این حرف جدی گرفته شد و تا این حد به آن پرداخته شد؟ اگر اهل توهم توطئه و نسبت دادن به دشمنان و بیگانگان نباشیم، پاسخ تلخ در واقعی دانستن آن توسط بخش قابل توجهی از جامعه است.
بعید است کسی منکر حق ویژه حزباللهیها در کشور باشد. در این جا حزباللهی به معنای متعارف کلمه مد نظر است. یعنی متدينان حامی حكومت و وضع موجود و قائل به نگاه امتگرا به جای ملتگرا. وگرنه عدهای خود را حزباللهی به معنای دينی و قرآنی ديگری میدانند كه منظور اين نقد نیستند.
وزیر و وکیل مجلس، مدیران ارشد، قضات، صاحبان نفوذ، اکثرا حزباللهیاند. این به معنای شایستگی یا دلسوزی بیشتر آنها برای کشور و مردم نیست، بلکه اینگونه است یا این طور برداشت میشود که آنها مورد حمایت ویژه حکومتند. روز به روز بر تعداد غیر حزباللهیهایی که جایی برای پیشرفت و زندگی عادیشان در کشور نمیبینند افزوده میشود. حزباللهیها اکثریت نیستند اما حد و حدود سبک زندگی دیگران را تعیین میکنند، برای پیشرفت شغلی شانس بیشتری دارند و رشد محدود مابقی شهروندان، مستقیم یا غیرمستقیم، منوط به تایید یکی از آنهاست.اگر بین یک حزباللهی و یک شهروند عادی دعوای حقوقی شکل بگیرد، آن شهروند عادی به احتمال زیاد احساس میکند که در موضع پایینتری قرار دارد و برای احقاق حق، نیاز به تلاش و اقبالی بیش از حد معمول دارد. مقام امنیتی و نظامی شدن تنها و تنها از آن حزباللهیهای تمام عیار است، گویی در بقیه اقشار کسی دغدغه امنیت و قدرت سخت کشور را ندارد. اساسا همین که در این یادداشت به طور ناخودآگاه از دوگانه شهروند عادی و حزباللهی صحبت میشود و عجیب به نظر نمیرسد، یعنی این دوگانه در ذهن و ضمیرمان نشسته است که آنها ویژهاند و بقیه عادی.
حزباللهیها خود را بانی و مالک انقلاب میدانند در حالی که سهمی بیش از بقیه در آن نداشتند و چه بسا کمتر هم بودند. نظام را از آن خود میدانند و اگر کسی سر شغلی باشد، فیلمی بسازد، طبابتی کند، ورزشی را گزارش کند، هر چه که باشد، آن را لطف نظام …