روزنامه زبانِ زنان فقط برای زنان

روزنامه “زَبانِ زَنان” نشریه‌ای اجتماعی، تربیتی، سیاسی، و از مهم‌ترین نشریات “بانوان” ایرانی، سومین روزنامه زنان بود که در طول تاریخ در ایران منتشر شده است. این روزنامه از تاریخ ۲۷ تیرماه سال ۱۲۹۸ تا دی‌ماه سال ۱۳۲۴، در سه دوره و در مجموع ۶۸ شماره منتشر شد. صاحب امتياز و ناشر آن صدیقه دولت‌آبادی (۱۲۶۱–۱۳۴۰) از فعالان حقوق زنان در ایران بود.


در سرلوحۀ تمام شماره‌های زبان زنان، این عبارت درج شده بود: «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانم‌ها و دختران مدارس پذیرفته می‌شود و در طبع و جرح آن، اداره آزاد است». به این‌ترتیب، برای نخستین‌بار در تاریخ مطبوعات ایران، تبعیض مثبت جنسی برای انتشار مقاله در یک نشریه اعمال شد.
هنگامی‌که مقاله‌ای از مردان به روزنامه می‌رسید، دولت‌آبادی ضمن اعلام دریافت آن و اشاره به نوشتۀ سرلوحۀ روزنامه، تذکر می‌داد: «نگارش شما را چاپ نخواهیم کرد». به نظر می‌رسد که در مواردی، دولت‌آبادی از این قاعده عدول می‌کرد، چنان‌که در شمارۀ اول روزنامه (اول مرداد ۱۲۹۹)، شعر «کفن سیاه» را از میرزادۀ عشقی به چاپ رساند.


سرمقاله‌های زبان زنان را خود صدیقه دولت‌آبادی می‌نوشت؛ بقیۀ مطالب روزنامه را که شامل مطالب ارسالی به دفتر روزنامه و اخبار و مباحثی دربارۀ امور مملکتی و مسائل زنان و دختران بود، دیگران می‌نوشتند و با نظارت سردبیر چاپ می‌شد.
این روزنامه در سال اول انتشار، مانند دیگر نشریات اختصاصی زنان در آن دوره، به لزوم تحصیل دختران و ضرورت تأسیس مدارس دخترانه، مباحث مربوط به امور شخصی زنان مثل انتخاب همسر، روابط زن و شوهر، اصول خانه‌داری و حفظ‌الصحه، اهمیت جایگاه زنان در جامعه و انتقاد از شرایط تحصیل زنان و دختران ایرانی می‌پرداخت.
از همان شماره‌های نخست، داستانی با عنوان «داستان رقت‌انگیز» به‌صورت پاورقی در روزنامه چاپ، و نام نویسنده به‌اختصار «ص. د.» درج می‌شد، که همان صدیقه دولت‌آبادی است.
این داستان که تا شمارۀ هفتم سال دوم ادامه داشت، در‌واقع بیانگر خط‌مشی نشریه، انتقاد از شرایط فردی و موقعیت اجتماعی زنان ایرانی و احقاق حقوق آنها بود.
از سال دوم انتشار، افزون‌بر موضوعات یاد‌شده، رخدادهای سیاسی کشور، نقد و بررسی عملکرد دولت‌های وقت و اخبار خارجه و داخله نیز به مطالب روزنامه افزوده شد.


“زبان زنان” و آموزش
یکی از هدف‌های جدی روزنامه‌ «زبان زنان» پیگیری سوادآموزی و آموزش و پرورش رایگان از طرف دولت برای دختران بود.
این نشریه در سال ۱۳۳۸ می‌نویسد «بدبختی از بی‌علمی است. از بی‌دانشی است.» شعار همیشگی این نشریه برای مقابله با جهل این بود: «مدرسه! مدرسه! مدرسه!»
“زبان زنان” این اولین روزنامه‌ای است که توسط یک زن در ایران تأسیس و منتشر شد و در مقالات نوشته‌شده توسط زنان به حقوق زنان پرداخت، همچنین تلاش کرد تا از واژه‌های فارسی به‌جای کلمات عربی استفاده کند.


“زبان زنان” و مرتجعان
تعجب‌آور نیست که “زبان زنان” از همان ابتدا دشمنان سرسختی در میان مرتجعین متعصب و دولتی‌های فاسد پیدا کرد. شب‌نامه‌ها، شایعات و مقالات خصمانه در روزنامه‌های دیگر و در حمله به “زبان زنان”، نویسندگان و صاحب آن بخشی از اقدامات آن‌ها بود.
محل نشر و دفتر مجله بارها مورد حمله متعصبین قرار گرفت که در حملات خود از پرتاب سنگ و حتی از سلاح گرم استفاده کردند. پس از این حملات بود که صدیقه دولت‌آبادی برای حفظ امنیت خود به خانه جدیدی نقل مکان کرد و موفق شد تا به انتشار روزنامه ادامه دهد.


“زبان زنان” و سیاست
سال دوم انتشار روزنامه با حادثه کودتای اسفند ۱۲۹۹ همزمان بود و به همین سبب نشریه زبان زنان تعطیل شد.
روزنامه زبان زنان نه تنها تحولات سياسی كشور را به طور کامل پيگيری می‌كرد، بلكه با نقد و بررسی عملكرد دولت‌های وقت، تلاش می‌کرد مواضع سياسی زنان تجددطلب و آزادانديش را بيان كند و راه را برای مشاركت زنان در عرصه سياسی هموار کند.
در جريان قرارداد ۱۹۱۹ این روزنامه به افشاگری عليه نمايندگان سياسی دولت انگليس در ايران و طرفداران آن پرداخت و با درج مقاله‌ای در شماره ۵۵ با عنوان «مجلس عالی بادگير»، جلسه ۱۲ آذرماه ۱۲۹۹ مجلس شورای ملی را كه با حضور احمدشاه و بيست نفر از رجال، وزرا، نمايندگان مجلس چهارم و علما تشکیل شده بود، مورد نقد و ارزيابی قرار داد.
در اين مقاله بر انتخاب آزاد نمايندگان توسط مردم تأكيد شده و بيان می‌كند: «نه همين كه در عمارت بهارستان هر كسی به نام اعضای آن جمع شد می‌تواند كه از طرف اهالی مملكت در سرنوشت كشور و ملت دخالت نمايد».
این مقاله و مقاله دیگری با مضمون “ابراز نگرانی از حضور نیروهای انگلیسی و تسلط آنها بر نیروهای قزاق” باعث شد سپهدار تنكابنی رئيس‌الوزرای وقت، دستور توقيف روزنامه را صادر كند.
او در تلگراف ۱۵ دی ماه ۱۲۹۹ به حاكم اصفهان نوشت: «روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جديداً در اصفهان عرض اندام كرده است و برخلاف سياست دولت دُرافشانی می‌كند. البته توقيف كرده اطلاع دهيد.»


“زبان زنان” در تهران؛ نشر و قیمت
با توقیف نشریه “زبان زنان” در اصفهان و پس از عزیمت صدیقه دولت‌آبادی به تهران در سال ۱۳۰۰، زبان زنان با خط نستعلیق ملک‌الخطاطین و چاپ سنگی و با شعار «الجنه تحت اَقدام‌الامهات (بهشت زیر پای مادران است)» دوباره منتشر شد. انتشار زبان زنان در تهران تا پايان سال دوم ادامه داشت و با رفتن صدیقه دولت‌آبادی به فرانسه برای ادامه تحصیل این نشریه تعطیل شد. این مجله در تهران از فروردین تا آذر سال ۱۳۰۱ و در مجموع تنها در شش شماره منتشر شد.
دفتر این روزنامه نخست در مدرسۀ «ام‌المدارس» اصفهان، و سپس در قصر شمس‌آباد بود.
“زبان زنان” در چاپخانه حبل‌المتین در چهار صفحه دو ستونی به ابعاد ۲۱ در ۳۴ سانتیمتر چاپ می‌شد و اوایل هیچ‌گونه تصویری نداشت.
نرخ اشتراک سالانه “زبان زنان” به ترتیب ۱۲ و ۳۰ قران برای نسخه‌های دوهفته‌نامه و هفتگی بود. دانش‌آموزان دختر از تخفیف برخوردار بودند.
سراج‌النساء بیگم، بانی تأسیس اولین دوره دکترای ادبیات فارسی در دانشسرای عالی ایران
خاطره‌ای از صدیقه دولت آبادی در مجله زبان زنان


زبان زنان”؛ ویژگی‌ها

  • از ويژگی‌های محتوايی روزنامه زبان زنان می‌توان به ساده‌نويسی و استفاده از كلمات اصيل فارسی در صفحات روزنامه اشاره كرد. برای نمونه در توضيح اينكه «خانم» كلمه‌ای فارسی نيست و اين لقب از زمان حكومت مغول‌ها به كار رفته است می‌نويسد: «بيگم» نيز مانند «خانم» از مغول‌ها مانده است و فارسی اين لقب «بانو» است.
  • دولت‌آبادی میان احقاق حقوق زنان در جامعۀ مردسالار ایران و تغییر در زبان فارسی رابطه‌ای مستقیم می‌دید؛ به همین سبب، با به‌‌کاربردن کلماتی که ماهیت مردسالارانه داشت، سخت مخالفت می‌کرد.
  • دولت‌آبادی در این نشریه به صراحت هم حجاب و هم سیاست‌های انگلیس در ایران را نقد می‌کرد. به همین دلیل مورد تهدید جانی قرار گرفت و دفتر نشریه با تلاش زیاد از حمله اراذل و اوباش مصون ماند. این نشریه ۲ سال پس از انتشار، به دلیل سرمقاله‌های صریح صدیقه دولت‌آبادی علیه انگلستان در ایران، برای ۱۳ ماه از انتشار محروم شد. ولی سرانجام در سال ۱۳۲۱ زبان زنان مجدداً به صورت مجله‌ای ۴۸ صفحه‌ای منتشر شد.
    ● ادامه خاطره دولت‌آبادی از سراج‌النساء بیگم

“زبان زنان”؛ دوره های انتشار
▪︎دوره اول
“زبان زنان” در آغاز انتشار و در اصفهان (دوره اول) به‌عنوان دوهفته ‎نامه کار خود را آغاز کرد اما پس از اولین سال انتشار، به‌صورت هفته‌نامه در آمد.
▪︎دوره دوم
پس از توقیف روزنامه در اصفهان، دولت‌آبادی راهی تهران شد و ۲۶ ماه بعد، روزنامۀ خود را به شکل مجله، و با همان نام منتشر کرد. چاپ مجله از حروف سربی در چاپخانه حبل‌المتین اصفهان، به خط نستعلیق ملک‌الخطاطین و چاپ سنگی تغییر کرد و در چاپخانه مروی تهران منتشر شد.
انتشار مجله به شکل ماهنامه، و در هر نوبت، در ۳۲ صفحه بود. بهای مجله، سالیانه ۴۰ قران، و برای دختران دبستان ۱۸ قران منظور شده بود. محل اداره به‌طور موقت در فخرآباد، و جای پخش آن در خیابان چراغ‌برق در «دواخانۀ غربی» بود.
شعار مجله «الجنة تحت اقدام‌الامهات» (بهشت زیر پای مادران است)، و فهرست مندرجات در پشت جلد مجله درج می‌شد.
انتشار این دوره از مجله، کوتاه بود و به‌سبب بیماری صدیقه دولت‌آبادی و مسافرت‌های او به خارج از ایران، انتشار مجله در ۱۳۰۱ ش متوقف شد.
▪︎دورۀ سوم
اولین شماره از دورۀ سوم این مجله پس از وقفه‌ای ۱۳ساله، بار دیگر در تهران، با قطع کوچک، در آذر ۱۳۲۱ آغاز، و حدود ۳ سال در ۱۱ شماره منتشر شد.
مجله در سال اول به صاحب‌امتیازی صدیقه دولت‌آبادی و سردبیری اختر معدلی بود و در چاپخانۀ سپهر چاپ می‌شد.
صدیقه دولت‌آبادی، این‌بار، مرام مجله را «تربیت مادران» معرفی کرد. در بالای عنوان مجله، جملۀ «بهشت زیر پای مادران است» همچنان به چشم می‌خورد.
با وجود تمام افکار فمینیستی دولت‌آبادی، در ظاهر مطالب مجله در این دوره فقط در چارچوب خانه‌داری و صرفه‌جویی و همسرداری، و نیز بازتاب دستاورد و گزارش‌های کلاس‌های «کانون بانوان» بود.

● صدیقه دولت‌آبادی (۱۲۶۱– ۱۳۴۰)

بنیان‌گذار نشریه زبان زنان، صدیقه دولت‌آبادی، فرزند حاج میرزا هادی دولت‌آبادی و خواهر یحیى دولت‌آبادی در تاریخ (۱۲۶۱ ش/ ۱۸۶۲ م)، در اصفهان به دنیا آمد. او آموزش مقدماتی را در محیط خانواده گذراند. در ۱۶سالگی با اعتضادالحکما ازدواج کرد و به تهران رفت. در ۱۲۹۶ ش، پس از درگذشت پدرش، به اصفهان بازگشت؛ در آنجا، او اولین دبستان دخترانه‌ به نام «مکتب‌خانۀ شرعیات» را تأسیس کرد. ایجاد انجمن «شرکت خواتین اصفهان»، هم‌زمان با تأسیس دبستان «ام‌المدارس» برای دختران بی‌بضاعت، از دیگر فعالیت‌های دولت‌آبادی بود. او در ۱۲۹۸ ش، نشریۀ زبان زنان را با سرمایۀ شخصی در اصفهان منتشر کرد.

  • سپاس ویژه از علی سلیمانی

منبع: عصر ایران