زیستن در دو جهان

سعید سلامی

انسان‌ها در یک سیاره اما در دو جهان متفاوت زندگی می‌کنند؛ جهانی با مردمانی خوش‌بخت و شاد و جهانی دیگر با مردمانی بدبخت و ناشاد.

آیا خوش‌‌بختی و بدبختی یک جامعه به موقعیت جغرافیایی، آب‌وهوا، تولید ناخالص داخلی سرانه، ثروت شخصی، شانس و تقدیر وابسته است؟ یا شاد و ناشاد بودن یک جامعه حاصل حکومت‌گری، سیاست‌ورزی و جهان‌بینیِ رهبرانی‌ست که جامعۀ خود را به سوی سعادت، اعتماد و امنیت در همین جهان راهبری می‌کنند؟ یا ناشی از عمل‌کرد رهبرانی است که با وعدۀ بهشت نادیده و ناپیدا، زیستن در همین کرۀ خاکی را به شهروندان جامعۀ خود به دوزخی هولناک بدل می‌کنند؟ رهبرانی که انگار سرزمینی را به عنوان اَنفال (غنیمت جنگی) به چنگ آورده و مردمان آن را به بردگی گرفته‌اند. آنان سرزمین اشغالی را به لبۀ پرت‌گاه سوق می‌دهند و برای مردمان آن جز فلاکت، فقر و درماندگی چیزی به بار نمی‌آورند.

مردم یک جامعه در شاد و ناشاد بودن و شیوۀ زیستن خود چه نقشی بازی می‌کنند؟ شاخص‌های رضایت‌مندی شهروندان یک جامعه چیست؟ در این نوشتار از میان شیوه‌های متنوع و متضاد زیستن در سیاره‌ای واحد، به دو گونه زیستن؛ زیستنی شاد و خوش‌حال و زیستنی افسرده و بدحال پرداخته می‌شود.

خوش‌حالی چیست؟

ساده‌ترین و اصلی‌ترین تعریف خوش‌حالی عبارت است از: «رضایت داشتن از روند زندگی خود.»

مایک وایکینگ، محققِ و مدیر موسسۀ تحقیقات خوش‌حالی در دانمارک معتقد است: « خوش‌حالی را نمی‌توان با اندازه‌ گیری میزان خندۀ فرد در طول روز یا میزان تفریحات وی سنجید.» و اضافه می‌کند: «عوامل گسترده‌ای بر خوش‌حالی افراد تاثیرمی‌گذارند؛ از عوامل زیستی و بیولوژیکی تا میزان درآمد آن‌ها و شهر محل سکونتشان. اما مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر خوش‌حالی فرد، در روابط انسانی آن‌ها با دیگران نهفته است. کاربردی‌ترین داده‌ها برای بررسی خوش‌حالی فرد، داده‌های مربوط به رضایت وی از رابطه میان افراد و خانواده یا دوستانش است؛ این‌که آیا فرد می‌تواند برای به اشتراک‌گذاشتن مشکلاتش با کسی صحبت کرده یا از اطرافیانش کمک بگیرد؟» ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

منبع: ایران امروز