من زنم، تقدیم به دلاور زنان ایران و همه ی جانباختگان جنبش جهانی «زن، زندگی، آزادی»
صوفی زمانی ژینا (مهسا) امینی در پایتخت ولایتِ عدل علی«غریب» است. از سقز با خانواده آمده که تهران را ببیند. صبح یک روز آفتابی از خانه بیرون میزند و بدون آنکه خودش خبر داشته
ژینا امینی، دختر۲۲ ساله، سنندجی که او را مهسا هم صدا می زدند، آمده بود تهران. برای نترسیدن به وقت بوسیدن؟ برای دانش آموزها؟ برای آینده؟ برای زن زندگی آزادی…؟ ….نه، او که تازه
با دسترسی همگانی به گوشیهای هوشمند، ثبتِ تصویر، بخش جداییناپذیر زندگی مردم در سراسر دنیا شده است و ایران نیز در این زمینه مستثنی نیست. اما در برخی نقاط دنیا که چرخش آزاد
گزارش الهه محمدی، خبرنگار هممیهن از مراسم خاکسپاری مهسا امینی: مردم گروه گروه راهی قبرستان آیچی شده بودند. زن و مرد، کودک و پیر. و با چشمهای گریان منتظر پیکر مهسا امینی بودند. اول
جنایت هولناک کُشتن دختری جوان به دست پلیس به سرعت جهانی شد. نشریات جهان گزارش این قتل را منعکس کردند. عکس مهسا بر صفحات نخست روزنامهها و مجلات معتبر جهان جا گرفت. گزارشهای جنبش
«در عرصههایی که ما با آنها سروکار داریم، شناخت فقط بهشکل جرقههای آذرخش فرامیرسد. متن همان طنین طولانی رعد است که از پی میآید.» (بنیامین، ۱۳۹۵: ۹۱) احتضار، وضعیتی است که یک روی به
گزیده ای از شعر بلند پتی اسمیت شاعر و ترانهسرای آمریکایی اعتدال پاییزی زمان تغییر، زمان حرکت در ایران زنان گیسوانشان را میبرند حجاب را میسوزانند زندگیاشان را قمار میکنند خواهرشان مهسا امینی بیست
کمابیش از اوان دههی نود میلادی نیازهای گلوبالیسم و ارزشهای پسامدرن دست در دست هم فضای فرهنگی نوینی را به وجود آوردند که شاخصهی آن چندفرهنگگرایی یا چندگانگی فرهنگی بود.(۱) این چرخش فرهنگی و
این پیر جوان می کشد و هوش ندارد هی سرو روان می کشد و هوش ندارد این پیر جوان می کشد و شرم ندارد از سبحه و سجاده هم آزرم ندارد این پیر جوان
«مهسا امینی» نه چریک و فعال سیاسی بود، نه از «دختران چهارشنبههای سفید»، نه کسی که بخواهد با «حجاب» مبارزه کند و نه «فمنیست» و نه از آن دسته کسانی که بخواهند برای حزبی
گزیده ای از شعر بلند پتی اسمیت شاعر و ترانهسرای آمریکایی اعتدال پاییزی زمان تغییر، زمان حرکت در ایران زنان گیسوانشان را میبرند حجاب را میسوزانند زندگیاشان را قمار میکنند خواهرشان مهسا امینی بیست
کمابیش از اوان دههی نود میلادی نیازهای گلوبالیسم و ارزشهای پسامدرن دست در دست هم فضای فرهنگی نوینی را به وجود آوردند که شاخصهی آن چندفرهنگگرایی یا چندگانگی فرهنگی بود.(۱) این چرخش فرهنگی و
این پیر جوان می کشد و هوش ندارد هی سرو روان می کشد و هوش ندارد این پیر جوان می کشد و شرم ندارد از سبحه و سجاده هم آزرم ندارد این پیر جوان
«مهسا امینی» نه چریک و فعال سیاسی بود، نه از «دختران چهارشنبههای سفید»، نه کسی که بخواهد با «حجاب» مبارزه کند و نه «فمنیست» و نه از آن دسته کسانی که بخواهند برای حزبی
صوفی زمانی ژینا (مهسا) امینی در پایتخت ولایتِ عدل علی«غریب» است. از سقز با خانواده آمده که تهران را ببیند. صبح یک روز آفتابی از خانه بیرون میزند و بدون آنکه خودش خبر داشته
ژینا امینی، دختر۲۲ ساله، سنندجی که او را مهسا هم صدا می زدند، آمده بود تهران. برای نترسیدن به وقت بوسیدن؟ برای دانش آموزها؟ برای آینده؟ برای زن زندگی آزادی…؟ ….نه، او که تازه
با دسترسی همگانی به گوشیهای هوشمند، ثبتِ تصویر، بخش جداییناپذیر زندگی مردم در سراسر دنیا شده است و ایران نیز در این زمینه مستثنی نیست. اما در برخی نقاط دنیا که چرخش آزاد
گزارش الهه محمدی، خبرنگار هممیهن از مراسم خاکسپاری مهسا امینی: مردم گروه گروه راهی قبرستان آیچی شده بودند. زن و مرد، کودک و پیر. و با چشمهای گریان منتظر پیکر مهسا امینی بودند. اول
جنایت هولناک کُشتن دختری جوان به دست پلیس به سرعت جهانی شد. نشریات جهان گزارش این قتل را منعکس کردند. عکس مهسا بر صفحات نخست روزنامهها و مجلات معتبر جهان جا گرفت. گزارشهای جنبش
«در عرصههایی که ما با آنها سروکار داریم، شناخت فقط بهشکل جرقههای آذرخش فرامیرسد. متن همان طنین طولانی رعد است که از پی میآید.» (بنیامین، ۱۳۹۵: ۹۱) احتضار، وضعیتی است که یک روی به