“یه جایی هست باید وایسی یه جایی هم هست باید در ری اما خدا نکنه جای این دو تا با هم عوض بشه، دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی.”
من، صوفیا نصرالهی، منتقد و روزنامه نگار سینما امسال در جشنواره فیلم فجر شرکت نمیکنم..برای ۱۵ سال زندگی من دو بخش داشت بقیه روزهای سال و 10 روز جشنواره فیلم فجر…امسال چرا وضعیت فرق کرد؟ اول اینکه زن، زندگی، آزادی اصیلترین خواسته های همه سالهای زندگی من بود که نادیده گرفته شد..مردم زیادی عزادار شدند.. دوستانم از جمله الهه محمدی و نیلوفر حامدی به جرم انجام رسالت حرفه ایشان در زندان اند..برای عزیزان دیگری مثل یلدا معیری و مژگان اینانلو حکم حبس داده اند…و دوستان دیگرم منتظر حکمشان هستند.
جشنواره از سال گذشته کارش تمام شده بود.. حتی ادای مردمی بودن سالهای قبل هم در کار نبود..ادای تحمل صداها و سلیقه های دیگر.
امسال که به وضوح گفته اند فقط فیلمهای خودی را نمایش میدهند..به علاوه از سال گذشته اثبات شده که برای نسل جوانی که همیشه مخاطب جشنواره بودند دیگر جشنواره فیلم فجر محلی از اعراب ندارد..کل مطالب مربوط به جشنواره فیلم فجر به اندازه یک فیلم هالیوودی روز سرچ و بازدید ندارند.
دست آخر اینکه سینماگران زیادی در زندان اند.. سینماگران زیادی برای بازپرسی احضار شدند، دستگیر شدند و حالا به قید وثیقه آزادند…این جمله اول این متن دیالوگ “دندان مار” مسعود کیمیایی است که چند روز پیش خبر رسید ممنوع الخروجش کرده اند.
حرفی نمی ماند…تصمیم شخصی من این بود که امسال درخواست حضور در جشنواره فیلم فجر را نداشته باشم و تصمیم ام این است که درباره جشنواره فیلم فجر امسال در هیچ رسانه ای یا فضای مجازی چیزی ننویسم.
خدا را شکر که فعلن برای تصمیم های شخصی ام به اجازه سرپرست نیاز ندارم!
ما فعلن پشت دوربینهایمان نظاره گریم.
امیدوارم بدهکار خودم نشوم.