نمونۀ «ملینا مرکوری»؛ هنرمند پُرآوازۀ یونانی در مبارزه علیه دیکتاتوری سرهنگهای یونان نشان میدهد که در مبارزه علیه فاشیسم حاکم بر ایران شخصیّتهای محبوب هنری میتوانند بسیار کارساز باشند.
* احزاب و سازمانهای سیاسی میتوانند به بحثهای خود جهت «ائتلاف» ادامه دهند ولی اینک و الآن شایسته است که همه در پُشتیبانی از انقلاب «زن، زندگی، آزادی» برای سرنگونی جمهوری اسلامی با چهرههای سیاسی-هنری همصدا شوند.
***
جمله، مجنونند و لیلای وطن در دستِ غیر
هی لمیده، صحبت از لیلی و مجنون میکنند
این، سخنِ ملک الشعرای بهار است که در اوج اختلافات احزاب سیاسیِ بعد از شکست مشروطیّت و ضرورت همبستگی برای نجات ایران از «گرداب فنا» گفته بود.آخرین مقالهام در بارۀ «انقلاب مدرنِ ملّی و نیازهای فوریِ آن» مورد عنایت بسیاری از دوستان قرار گرفته و برخی از پیشنهادات مندرج در آن مورد توجه قرار گرفته است، از جمله «تشکیل صندوق ملّی برای کمک به کارگران، معلّمان و کارمندان اخراجی یا زندانی» و یا تشکیل «کمیتۀ نجات ملّی» متشکّل از چند شخصیّت محبوب و ملّی مانند شاهزاده رضا پهلوی، دکتر حامد اسماعیلیّون، قهرمان علی کریمی، خانمها مسیح علی نژاد، نازنین بنیادی، گلشیفتۀ فراهانی و…
در این چهار ماه مردم مبارزِ ما-خصوصاً زنان، دختران، دانشجویان، دانش آموزان و حتّی بازاریان -آنچه که در جان و توان داشتهاند در طَبَقِ اخلاص گذاشته و با «نقدِ جان» در ارتقای انقلابِ «زن، زندگی، آزادی» کوشیدهاند و جنبش مدرن و ملّی ایران را به اندازۀ چهل سال به پیش بُردهاند. اینک بر عُهدۀ چهرههای ملّی ما است که بر این «جادۀ پُرخون و بی بازگشت» پرچم مبارزاتی مردم را برافراشته تر سازند تا بزودی «خنده و آینده جای اشک بگیرد»!
انتشار همزمان و مشترکِ پیام چند چهرۀ سیاسی-هنری به مناسبت سال نوی میلادی استقبال و شادمانی عموم ایرانیان داخل و خارج را به دنبال داشت و شعلۀ تازهای از امید به رهائی ملّی را برافروخت، بااینهمه برخی از دوستان با طرح «ضرورت ائتلاف احزاب و سازمانهای سیاسی» به مباحثات ۴۳ سالۀ خود ادامه میدهند در حالیکه کارنامۀ ۴۳ سالۀ این احزاب و سازمانهای سیاسی نشان میدهد که مشکلات و موانع نظری آنان چنان است که ائتلافِ بزرگ ملّی را غیر ممکن میسازد، همین ناتوانیِ ۴۳ ساله است که ضرورت تشکیل «مجمع» یا «کمیته»ای از چند چهرۀ سیاسی-هنری را ضروری ساخته است.
برخی از دوستان با «غیرسیاسی» خواندن یا «غیرحرفه ای» نامیدن این چهرهها حضور آنان را در عرصۀ سیاست مورد تردید قرار دادهاند، در حالیکه نمونۀ «ملینا مرکوری»؛ هنرمند پُرآوازۀ یونانی در مبارزه علیه دیکتاتوری سرهنگهای یونان نشان میدهد که در مبارزه علیه فاشیسم حاکم بر ایران چهرههای محبوب هنری میتوانند بسیار کارساز باشند.
ملینا مرکوری در اوج شهرت میتوانست به زندگی هنری خود ادامه دهد، امّا این «دختر یونان» در مبارزه با دیکتاتوری سرهنگها و آزادی یونان به چنان مقام و محبوبیّتی رسید که پس از مرگش (۱۹۹۴) بیش از یک ملیون نفر در مراسم تشییع پیکر او در آتن شرکت کردند.
روشن است که مأموریّتِ این چهرهها ارائۀ طرح و برنامۀ دراز مدّت برای آیندۀ ایران نیست بلکه وظیفۀ آنان، فقط «مأموریت برای وطنم» به منظور رساندن صدای آزادیخوانۀ مردم ایران در سطح بین المللی، کسب حمایت دولتهای جهانی در ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد شرایطی به منظور برگزاری انتخابات آزاد پس از سرنگونی جهت تعیین نوع نظام سیاسی آینده است و لاغیر.
محدود کردنِ این چهرهها به ۶ تا ۱۰نفر و عدم افزایش آنها به ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفر برای اینست که-طبق تجربههای گذشته-از اختلاف نظر و انشعابهای آینده جلوگیری گردد.
بنابراین، احزاب، سازمانها و فعّالان سیاسی میتوانند به بحثهای خود جهت ائتلاف ادامه دهند ولی در این لحظات حسّاس و سرنوشت ساز شایسته است که همه برای پیروزیِ انقلاب «زن، زندگی، آزادی» از این چهرههای سیاسی-هنری پُشتیبانی نمایند.
در ژانویۀ سال ۲۰۱۷ نوشتهام:
– حضور صدها هنرمند، نویسنده، کارگردان سینما و تئآتر، روزنامه نگار، استاد دانشگاه و فعّالان حقوق بشر در سطح جهانی (و از جمله، خانم شیرین عبادی، برندۀ جایزۀ صلح نوبل) و وجودِ دهها شبکۀ رادیو-تلویزیونی میتوانند به ارتقای این خواست ملّی درسطح بین المللی یاری کنند.
خارج شدن از این «گردابِ فنا» (به قول ملک الشعرای بهار) وظیفۀ امروزِ همۀ رهبران سیاسی، فعّالان مدنی، هنرمندان و روشنفکران ایران میباشد چرا که فردا، خیلی دیر است!
عکس : ملینا مرکوری