توفان و آزادی

رنگ‌ها و فرم‌ها همیشه مسحورم می کردند. زندگی‌ کودکی من توفانی بود و مادرم سکاندار کشتی همهٔ ما!  در هفت سالگی  با دو قطعه عکس و پنج تومان عضو کتابخانهٔ مرکزی کانون پرورش کودکان و نو جوانان شدم و از آنجا به بعد  کتاب و  کلاس‌های نقاشی وفیلم سازی و تاتر و دوبله کانون زندگی‌ مرا در بر گرفت .اشنایی با هنر و ادبیات ابعاد جدیدتر و عمیقتری از زندگی‌ را نشانم داد که با فرهنگ خواب الودهٔ دوران نو جوانی‌ و جوانیم در ایران  فرسنگ‌ها فاصله داشت، و مرا به عنوان یک دختر در تقابل شدید با فرهنگ و معیار‌های مذهبی‌ و مرد سالارانه اجتماع‌ام قرار داد.


 چهار سال پس از توفان مهیب انقلاب اسلامی و باز شدن فرودگاه‌ها  ایران را بر خلاف میل باطنی ترک کردم. ابتدا به فرانسه رفتم و سپس به آمریکا. در طی‌ تمام سالیان مهاجرت و شرایطی که آسان نبود  همواره نقاشی و مطالعه و یادگیری‌ای که از کودکی با من آجین بود به زندگی‌ رنگ و شور و معنا می دادند! و امروز با مشاهده زنان آگاه و مبارز کشورم برای احقاق حق درم یابم که پس از شاید صد سال این فهم و درک آزادی به طور حقیقی‌ رخ داده است و تبدیل به نیرویی راستین و واقعی‌ گشته است!


*

نقاشی های اخیرفهیمه واحدی که از “جنبش مهسا” الهام گرفته اند، در صفحه نخست ” زن روز” منتشر شده اند.