جواد آزمون
مادربزرگت دامن کوتاه کوتاه، شورت نازک، چکمه بلند و بدون سوتین می پوشید…
او به لد زپلین، بیتلز، جنیس جاپلین و رولینگ استونز گوش می داد.
او سوار بر موتور سیکلت و ماشین های سریع می شد.
-او تنباکو و چیزهای دیگر می کشید…
او جین تونیک، ویسکی و هر چیز دیگری مینوشید…
-ساعت 4 صبح اومد خونه و صبح رفت سرکار…
بدانید که هرگز به اندازه مادربزرگتان باحال نخواهید بود.
ببخشید یکی مجبور شد بگه!
نقاشی صفحه اول ازهنری ماتیس