آتفه چهارمحالی
مبارزات ما به عنوان زن/انسان در همه ی عرصه ها تمامی ندارد. مبارزه با جامعه، حکومت، سنت، فرهنگ، مبارزه با تبعیض، با نابرخورداری، بیکاری، بی صدایی، بی فردایی، بی سقفی بی خیابانی، مبارزه با کشتار، خشونت و جنگ، مبارزه با مرگ، بخشی از هستی زنانه و انسانی ما بوده است. اعتراف می کنم نپذیرفتن حجاب اجباری مهمترین اولویت من نبود. چرا که از همان ابتدای جنبش زن زندگی آزادی معتقد بودم این مبارزه کنشی صرفا جنسیتی نیست اما دیدیم که برای این حاکمیت، جنسیت یکی از تعیین کننده ترین اهرم های هویت یابی و هویت سازی است و حاضر است بسیاری از مولفه های انسانی را قربانی و متاثر از آن سازد، از سطح رضایت عمومی بگیر تا اقتصاد و معیشت خانوارها، قوانین و روابط داخلی و خارجی، شیوه ی رفتار با شهروندان، کنشگران، هنرمندان. حکومتی که به طور مداوم و خستگی ناپذیر در حال ساخت و پرداخت زندانیان و قربانیان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بوده، به وضوح می بینیم که خود، ایران را مبدل به یک زندان روباز برای بسیاری شهروندان کرده و مثلث ستمگر/قربانی/مبارز تنها مسیر ممکن برای زیستن در این محدوده است. بزرگترین درسی که از تاریخ آموختم این است که اجازه ندهم ستمدیدگی از من به عنوان یک انسان/زن، ستمگر یا قربانی بسازد.
مدتهاست به وضوح آشکار است که تنها راه انتخاب در این مثلث سه قطبی، برای انسانی که نمی خواهد ستمگر باشد یا قربانی بماند کدام یک از این قله یا قعرهاست.