ملاک تازه تقسیمبندی کشورها ؛ درصد دیجیتالی شدن
محمود سریع القلم
طی چهار روز از ۲۷ تا ۳۰ دی ماه ۱۴۰۱، اجلاس سالانۀ مجمع جهانی اقتصاد با ۳۷۲ میزگرد و سخنرانی تشکیل شد. گزارش زیربه مباحثی که پیرامون توسعه یافتگی در این اجلاس مطرح شدند میپردازد.
شاید با اطمینان کامل میتوان بیان کرد که در عمومِ چند صد میزگرد و سخنرانی، یک واژه هزاران بار تکرار شد: اهمیت اتصال و تعامل میان کشورها (Connectivity). جهانیزدایی (Deglobalization) با توجه به انقلاب دیجیتالی، دیگر غیرقابلِ تصور و بازگشتناپذیر است. در مقابل، طراحیهای جدید برای جهانیتر شدن در راه است.
تقسیمبندی کشورها از این به بعد به درصد دیجیتالی شدن جامعه و اقتصاد آنها ارتباط پیدا خواهد کرد. در این مسیر، چین، آمریکا، هند، آسیای شرقی، اروپا و کشورهای عربی خلیج فارس به ترتیب دیجیتالیترین مناطق جهان هستند. بقیۀ جهان با سرعت به مراتب کمتری این مسیر را طی میکند. حدود ۴۰ درصد ارتباطات در جهان، ارتباط میان Dataها است و ماشینها با هم تعامل دارند.
با عمومی شدن و تجاری شدن محاسبات کوانتومی، سرعت کار در پزشکی، مهندسی، کشاورزی و بازارهای مالی، به صورت غیرقابل تصوری تصاعدی خواهند بود. در آیندهای نه چندان دور، تبادلِ (Trade) دیجیتالی به مراتب وسیعتر از تبادل کالا خواهد شد. هوش مصنوعی جای بسیاری از کارهایی که پزشکان امروز انجام میدهند را خواهد گرفت. رابطۀ میان تولید کننده خودرو و مصرف کنندۀ آن از حالت یک طرفه و خطی به رابطه دَوَرانی و تعامل دائمی میان تولید کننده و مصرف کننده بر بستر ابر (Cloud) انجام خواهد گرفت. این امکان وجود خواهد داشت که افراد با فنآوری درون خودرو، بتوانند در جلسه شرکت کنند.
احتمال دارد تمام کاربُردهای تلفنِ هوشمند در عینک طراحی شود تا افراد مجبور به حمل گوشی نباشند. خودروهای کاملاً هوشمند برای تحویل کالا به زودی به بازار خواهند آمد (شرکت Qualcomm در آمریکا). دویست ماهواره با دقت ۵۰ سانتی متر میتوانند ده بار در روز از کلِ کرۀ زمین عکسبرداری کنند. کیفیت عکسبرداری از طریق ماهواره نسبت به جُلبکها، خاک کشاورزی، حیات وحش و وضعیت آب، فقط در دو سال گذشته ده برابر شده است و این سطح از Data، زمینۀ کشف مشکلات زیست محیطی را فراهم کرده است. به عنوان مثال، از طریقِ این عکس برداریهای ماهوارهای، محققان متوجه شدهاند که فقط در سال ۲۰۲۲، به اندازۀ مساحت کشور هلند درکرۀ زمین جنگلزدایی شده است.
حدود ۲۵ درصد تبادلاتِ اینترنتی کلِ جهان در اختیار شرکت Cloudflare است. تنها چینیها با توجه به ۲۵ ماهوارهای که برای اتصالات 5G خود در اختیار دارند خارج از اینترنت موجود جهانی عمل میکنند. دیجیتالی شدن جهان در حدی اهمیت پیدا کرده که بعضی معتقدند اهمیتِ ردیابی اطلاعات کمتر از تسلیحات در سرنوشتِ جنگ اوکراین نخواهد بود.
در تحقق Digitalization، شرکتها با شدتِ بیشتری از گذشته در حال تعامل، یادگیری و انجام پروژههای مشترک هستند. یک وزیر اسبقِ خزانهداری آمریکا در این رابطه گفت: اشتباه بزرگی است که دولت آمریکا با فکر امنیت ملی در صدد کاهش نرخ رشد اقتصادی کشور چین بر آید. همکاری فنآوری با چین به نفع کل جهان است.
همینطور در داوس مطرح شد که اگر طی چند دهه گذشته به واسطه کارگر ارزان، کالاها و خدمات چینی به موجب جهانی شدن در اختیار همه قرار نگرفته بود، مصرف کنندگان در جهان امروز با تورم بسیار بالاتری روبرو بودند. آمریکا از طریق Chip Act، محدودیتهایی را برای برخی تعاملات فنآوری به ویژه در تولید تراشه برای شهروندان خود اِعمال کرده است. از هر ده نفر رییس شرکت در آمریکا، سه نفر از کمبود نیروی کار در حوزه IT و مهندسی نرم افزار شکایت میکنند. در حالی که در دورۀ کرونا، بیکاری در آمریکا به ۱۴ درصد رسیده بود، هم اکنون به ۳.۵ درصد کاهش پیدا کرده و تعداد کار از متقاضیان بیشتر شده است.
آلمان، کانادا و آمریکا در مهندسی و پزشکی به شدت به نیروی کار نیازمند شدهاند تا بتوانند در شرایط پس از کرونا به نرخ رشد اقتصادی بالای ۳ درصد دست یابند. از این رو، جنبش گستردهای در اروپا و آمریکا برای آموزشهای جدید، تجدید مهارت و کسب مهارتهای جدید آغاز شده است (Reskilling & Upskilling). این در حالی است که آسیا، مشکل نیروی کار ندارد و با بازگشایی و بازگشت چین به تولید و بازارهای جهانی، پیشبینی میشود جایگاه آسیا از GDP جهانی از ۳۵ درصد فعلی به ۴۵ درصد در سال ۲۰۲۷ افزایش یابد.
هرچند نرخ تورم در دو ماه گذشته در سطح جهانی نسبت به اوایل ۲۰۲۲ کاهش یافته، ولی انتظار میرود با گسترش فعالیتهای اقتصادی به خصوص در آسیا، جهان شاهدِ افزایش تورم ۲-۱ درصد در سال ۲۰۲۳ باشد. گفته میشود سرمایه برای سرمایهگذاری به وفور یافت میشود، اما در شمال آمریکا، غرب اروپا و شرق آسیا به مراتب سهلتر قابل دسترسی است تا در کشورهای جهان سوم؛ به طوری که نرخ بهره بانکهای غربی برای بسیاری از کشورهای جنوب تا هفت برابر افزایش مییابد.
شاید نزدیک به یک سوم از میزگردهای داوس ۲۰۲۳ مربوط به موضوع انرژی، امنیت انرژی و انرژیهای تجدید پذیر بود. آلمانیها در کمتر از یک سال، چندین ترمینال LNG که معمولاً چندین سال طول میکشد را تکمیل کردهاند. آلمان تا سال ۲۰۳۰، چهارصد میلیارد یورو در انرژیهای تجدید پذیر سرمایه گذاری خواهد کرد به طوری که ۸۰ درصد برق مورد نیاز خود را از این طریق تولید خواهد کرد.
به موجب قطعِ گاز روسیه به اروپا و فوریت تامین انرژی برای صنعت آلمان، تنها در سه سال آینده ۱۸۰ میلیارد یورو در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری خواهد شد. دولت بایدن موفق شد با تصویبِ لایحۀ کاهش تورم (Inflation Reduction Act) در کنگرۀ آمریکا، ۳۶۰ میلیارد دلار به تخفیفهای مالیاتی و سرمایه گذاری در انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص دهد.
تحولِ گستردهای در جهان برای تولید باطری در حال شکلگیری است. چینیها از ده سال پیش متوجه این موضوع شدند و هم اکنون در ۵۰ درصد از فلزات مورد نیاز تولید باطری سرمایهگذاری کرده و انحصار ایجاد کردهاند. جهان به شدت به کرۀ جنوبی و چین در صنعت باطری وابسته است. درعین حال با مشخص شدن سقف ۲۰۳۵ برای کربنزدایی (Decarbonization) در خودروهای اروپا، چینیها از چند سال پیش سرمایهگذاری گستردهای را در مجارستان برای تولید باطری شروع کردهاند تا بازار اروپا را طی دهه آینده در دست گیرند. با گستردگی مصرف باطری در خودروها و کامیونها، تقاضای قابل توجهی براستخراج فلزات مورد نیاز در آفریقا و استرالیا شروع خواهد شد و هر دو منطقه طرحهای وسیعی را با شرکتهای به خصوص چینی و اروپایی استخراج معادن آغاز کردهاند.
سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی به طور وسیعی در جهان در حال گسترش است و پیشبینی میشود برخلاف گذشته که سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر بسیار بالا بود، به تدریج کاهش یابد، به طوری که اگرچه در گذشتۀ نه چندان دور، هزینۀ یک کیلوگرم پانل خورشیدی تا صد دلار بود، هم اکنون به زیر ده دلار رسیده است.
سرمایهگذاری در انرژی هستهای و هیدروژن نیز در آسیا، اروپا و شمال آمریکا به صورت تصاعدی در حال افزایش است. غربیها سال ۲۰۵۰ و چینیها ۲۰۶۰ را زمانِ تحققِ کربنزدایی تعیین کردهاند. در این چارچوب، قرار است یک تریلیون درخت در جهان کاشته شود که ۶۵ میلیارد آن در چین خواهد بود، زیرا ۳۰ درصد اکسید کربن در اتمسفر را چین، ۱۱ درصد آمریکا، و ۷ درصد را اروپا تولید میکنند. قارۀ آفریقا در مجموع تنها ۳ درصد اکسید کربن کرۀ زمین را تولید میکند، ولی با توجه به افزایش جمعیت آن از ۱.۳ میلیارد نفر فعلی به ۲ میلیارد نفر تا سال ۲۰۵۰، پیش بینی میشود این درصد به شدت رشد کند.
پیشبینی میشود جمعیت نیجریه تا سی سال آینده به بالای ۵۰۰ میلیون نفر برسد. از این رو، آمریکا ده میلیارد دلار برای انتقال از مصرف ذغال سنگ به انرژیهای تجدیدپذیر و گاز طبیعی در اختیار کشورهای آفریقایی قرار خواهد داد.
بازگشت چین به بازار و کالا در جهان، موتورِ رشدِ اقتصادی در ۲۰۲۳ و بعد از آن خواهد بود. یکی از دقیقترین سخنرانیهای داوس ۲۰۲۳ به Liu He معاون نخستوزیر چین بر میگردد. او با صراحت در واژهها، مفاهیم و سیاست گذاریهای پیش روی دولت و حاکمیت چین را بیان کرد. او سه بار بر اهمیت حفظ صلح جهانی تاکید نمود و رقابت را مبنای تعاملات جهانی دانست. او بازار را مبنای توسعه دانسته و هدف میان مدتِ حاکمیت چین را «رفاه مشترک و عمومی» (Common Prosperity) قلمداد کرد و گفت تا ثروت ملی تولید نشود، رفاه عمومی تحقق پیدا نمیکند. او بر افزایشِ مصرفِ داخلی، سرمایهگذاری سبز برای انرژیهای تجدیدپذیر (Green Financing)، مالکیتِ بخش خصوصی، دستِ باز بخش خصوصی برای فعالیت اقتصادی، مدلهای پیشرفته Business، نوآوری داخلی و تعامل با خارجیها، ثباتِ مالی، ایجاد فرصتهای برابر برای همۀ مردم، اهمیت ویژه به مسکن و مستغلات که ۴۰ درصد وام بانکی را به خود اختصاص داده و همینطور مدرنیزه کردن و دیجیتالی کردن اقتصاد کشور و در نهایت ایجاد فضای مستعد برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی (Foreign Direct Investment) تاکید کرد.
در کنار سخنان بسیار شمرده رهبران آلمان و چین، سه کشور در داوس ۲۰۲۳ بسیار درخشیدند: هند، عربستان و امارات. روحیۀ مثبت در میان هندیها برای رشد و توسعه وصفناپذیر است و تمام سخنرانان هندی آن را مدیون تشخیص و برنامهریزی و مدیریت دولت میدانند. FDI در هند در چند سال گذشته دو برابر شده است. در صنعت تراشه، هندیها سرمایه گذاری عظیمی را با حمایت تلویحی آمریکا برای شکستن انحصار چین آغاز کردهاند. دولت هند به ۸۰۰ میلیون نفر غذای رایگان میدهد. هندیهای مشغول به کار در خارج از کشور حدود ۱۰۰ میلیارد دلار به هند میفرستند (Remittances).
تحرک بسیاری از نسل جوان برای پیوستن به نیروی کار آغاز شده و دولت هند برای تحصیل، آموزش و بهداشت ۳۲۰ میلیون هندی بین سنین ۶ تا ۱۶ سال برنامه ریزیهای گستردهای انجام داده است. هند طی سالهای آتی به اقتصاد سوم جهان ارتقا یافته و ژاپن را پشت سر خواهد گذاشت. انسجام فکری و سیاستگذاری در میان Eliteهای هندی تحسینآمیز است و دولت به طور همهجانبهای از رشد و ثروتمند شدن بخش خصوصی با سیاست گذاریهای مناسب حمایت میکند. دولت هند همه شرکتها را موظف کرده تا ۲ درصد از درآمد خود را صرفِ مسئولیتهای اجتماعی و رشد عمومی کنند.
عربستان در انرژیهای تجدیدپذیر به خصوص خورشیدی و هیدروژنی، ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده و در پروژههای ۱۴ کشور نیز سهم مهمی دارد. عربستان و امارات با صدها پروژه مشترک با آمریکا، اروپا، چین و کره جنوبی در حال مدرنیزه کردن، دیجیتالی کردن، صرفه جویی در مصرف انرژی و طرحهای تولیدی اشتغال زا در مسیر تحولات عظیم اقتصادی، ثروت یابی و کسب رضایت شهروندان خود هستند.
عموم مدیران و سیاستمداران کشورهای درحال توسعه در داوس تاکید داشتند که بدون مشارکت مالی، فنآوری و دانشی نمیتوان وضعیت کشور را بهبود بخشید. دیجیتالی شدن جهان باعث شده که دولتها دیگر نتوانند ناکارآمدی خود را مخفی کنند. بیتوجهی به بهرهوری و نیازهای عامه در نهایت به بیثباتیهای اجتماعی منجر میشود. ثبات در سیاستگذاری و دولتهای همکار با بخش خصوصی، به روشی جهان شمولی تبدیل شده است. اگر کشورها ساختار دیجیتالی خود را نسازند، نه چندان دور از صحنه رقابت و بهره وری در جهان عقب خواهند ماند (Digital Infrastructure).
هرچند اتوماسیون به تعطیلی برخی از مشاغل خواهد انجامید، اما با کسب مهارتهای جدید در جهان دیجیتال، شغلهای جدیدی برای شهروندان ایجاد خواهد شد. بسیاری از شرکتها به این نتیجه رسیدهاند که با چهار روز کار، بهرهوری کارمندان به مراتب افزایش پیدا میکند. با دنیای جدید دیجیتال که اولین مظهر تبلور آن در بهداشت و تغذیه خواهد بود، امید به زندگی در غرب به حدود ۱۲۰ سال و در کشورهای نوظهور اقتصادی به حدود ۱۰۰ سال خواهد رسید.
در این رابطه اقتصاددان Financial Times (مارتین وُلف) اظهار داشت که وقتی حوزۀ سیاست مسیر اشتباهی برود، رشد اقتصادی و توزیع صحیح منابع تحقق پیدا نمیکند. او در جلسهای در تبیین بحث اصلی کتاب خود تحت عنوان بحران سرمایه داری دموکراتیک (Crisis of Democratic Capitalism)، اظهار داشت که غرب در جلوگیری از انحصار ثروت و کنترل سیاست توسط ثروتمندان باید اقدامات جدی انجام دهد و نمیتواند با این درجه از اختلاف طبقاتی پیش رود زیرا این باعث خواهد شد تا نظریۀ «حامی» (Protector) افلاطونی تحقق یابد و سیاست مداران دست راستی قشری (Demagogic) در غرب به قدرت برسند. هر چند غرب آنقدر ثروتمند است که گردش زندگی در آن صورت میپذیرد ولی فاصلهها به تدریج قابل تحمل نخواهند بود.
علاوه بر این، مدیران اظهار داشتند که دولتها به تنهایی نمیتوانند مسایل کشورشان را حل کنند و مشارکت با داخل و خارج (Partnership) فرمولِ تجربه شدۀ جهانی است. یکی از مشکلاتِ فزاینده در جهان، گسترشِ اطلاعاتِ غلط (Misinformation) است و صرفاً با همکاری کشورها و تفاهم میان آنان این مشکل قابلحل است. بدون دسترسی به اطلاعات و آگاهی از دیگران، در رقابتهای هوش مصنوعی، کشورها به جایی نخواهند رسید زیرا هر که Database بیشتری داشته باشد، هم از فنآوری بهتری استفاده میکند و هم به عمق مسایل بهتر پی میبرد (Big Data Leads to Big insights).
ظرفیتِ حکمرانی دولتها با این شاقول سنجیده میشود که چگونه با شوکهای اقتصادی و سیاسی برخورد میکنند و چقدر در پیشبینی آنها توانایی و مهارت دارند. یک مقام از سازمان ملل اشاره داشت که در کشورهای آمریکای مرکزی، آنقدر افراد دولتی به فکر حفظ سمت و مقام خود فکر و تلاش میکنند و مافیاهای اقتصادی و سیاسی درست کردهاند که هرچه افراد با استعداد و با مهارت (The Talented) هستند از سیستم دولتی و تصمیم سازی دور میمانند و دولتیها در مدارهای انحصار و فساد مالی خود، کشورهای آمریکای مرکزی را در فقر و جمود حفظ کردهاند.
چندین سخنران به موفقیت تیم فوتبال مراکش در جام جهانی اشاره کردند که به همت دولت این کشور با برنامه ریزی از سال ۲۰۱۰ و با مشارکت فوتبالیستهای مراکشی مقیم خارج، تیمی توانمند با استفاده از تجربیات جهانی و مربی مراکشی و نزدیک به ۱۲ سال سرمایه گذاری به چنین جایگاهی رسید. دولتی که برای آیندۀ خود با مشارکتِ داخلی و خارجی سرمایه گذاری نکند، با چالشهای جدی زیست محیطی، اشتغال، فنآوری، ارائه خدمات عمومی و در نهایت امنیت اجتماعی و ملی روبرو خواهد شد.
در داوس ۲۰۲۳ جلسات اندکی پیرامون مسائل ژئوپولیتیکی برگزار شد، اما حذف کامل روسیه در مباحث و میزگردها مشهود بود. در اجلاس امسال، نه نویسندگان نه سیاستمداران و نه کارآفرینان روسی هیچ کدام به داوس دعوت نشده بودند. تصویر بسیار منفی از سیاستها، نیات و عملکرد روسیه در میزگردها موج میزد. «فضای حمایتی از اوکراین» در مباحث و سخنرانیها، حضور قابل توجهی داشت. این فضا، توانایی و قدرت نرم غرب را در به حاشیه راندن و تضعیف روسیه به نمایش میگذارد.
اروپاییها حفظ اوکراین و حمایتهای همهجانبۀ خود را با اعتقاد راسخ بیان کردند. کشورهای کوچکتر اروپای شرقی و مرکزی به مراتب ضد روستر از کشورهای غرب اروپا خود را نشان میدادند و پرسشهای فراوانی را مطرح میکردند: آینده روابط اروپا و روسیه چیست؟ چگونه میتوان تحریمهای ثانویه علیه مسکو تنظیم کرد؟ به چه صورت میتوان همکاری کشورهای آمریکای لاتین و آسیا را با روسیه محدود کرد؟ آیا اروپاییها باید خودشان را به یک جنگ فرسایشی عادت دهند؟ تا چه میزان اروپاییها باید برای تقویت بنیۀ نظامی خود سرمایهگذاری کنند؟
یک مقام نظامی اروپایی اظهار داشت که اعضای ناتو به شدت از طرف آمریکاییها تحت فشار هستند تا توانمندیهای نظامی خود را به صورت تصاعدی افزایش دهند. او همچنین به یک نکته مهم سیاسی و چه بسا علمی-حقوقی اشاره کرد: فعال کردن مادۀ پنج اساسنامه ناتو منوط به یک تصمیم سیاسی است و نه ضرورتاً شرایط نظامی. عموم افراد به کشانده شدن جنگ اوکراین به ابعاد هستهای بسیار نگران بودند. اما فارغ از این فضای حمایتی و مثبت روانی نسبت به اوکراین، واقعیت این است که بازسازی به خصوص ساختار عمرانی اوکراین حدود یک تریلیون دلار هزینه دارد و این در صورتی است که تهاجم پیشبینی شدۀ بهار آیندۀ روسیه تحقق نپذیرد. آمریکا و اروپا تا به حال حدود ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه کرده و قرار است طی دو سال آینده هزینه کنند.
اوکراین به مهمترین موضوع ژئوپولیتیک جهانی تبدیل شده و نگرانیها و بیثباتیهای فراوانی را به وجود آورده است ضمن اینکه چهرۀ روسیه در اروپا برای دراز مدت تخریب شده است. دو پرسش کانونی در این میان در مباحث داوس قابل شناسایی بود: آینده مردم اوکراین چیست؟ با این سطح از تحریم و انزوا، آیندۀ روسیه و حاکمیت فعلی آن چه خواهد بود؟
در داوس ۲۰۲۳ نسبت به گذشته، کارآفرینان و سیاست مداران آفریقایی و آسیایی حضور پررنگ تری داشتند. در سال ۲۰۸۰، ۸۳ درصد جمعیت جهان در آسیا و آفریقا خواهد بود و رشد آنها محرکهای برای کل جهان محسوب میشود. تفاهم آمریکا و چین نیز در مباحث داوس برای کاهش تنش و همکاری قابل مشاهده بود. با توجه به این که ۲۶ در صد مردم جهان به آبِ آشامیدنی سالم دسترسی ندارند و ۳۲۰ میلیون نفر به کمکهای فوری بشردوستانه نیازمندند، در کل، تاکیدِ اصلی داوس بر فنآوریهای جدید برای حل این گونه مشکلات انسانی و زیست محیطی بود.
به موازات جنگ اوکراین، امید به فعالیتهای تصاعدی اقتصادی در سال ۲۰۲۳، گسترشِ شبکهسازیهای دیجیتالی، افزایشِ اهمیتِ «تشخیص» دولتها در تنظیم اولویتها و هدایت برنامهریزیها به طور احتیاط آمیزی اجلاس را به پایان رساند. اما شوقی که چینیها، هندیها، عربستانیها و اماراتیها نسبت به آینده نشان میدادند، از همه بیشتر بود. به نظر میرسد دلیل این شوق، ظرفیت هر چهار کشور در تولید ثروت است. آشنایی با موضوعات جهانی، مهارتهای تحلیلی و تسلط به زبان انگلیسی کارآفرینان و سیاستمداران این کشورها تحسینآمیز بود. آنچه در بیان و زبانِ بدن آنها مشهود بود اعتماد به نفس و حسِ تعلق به کشورشان بود که به صورت جمعی برای آیندۀ آن تلاش میکنند.