ایمان کارجو
یک داستان خیلی شخصی
بیش از بیست سال پیش زندگی من با دیدن یک فیلم در مسیر دیگری افتاد، هجده ساله بودم و برای خرید کتابهای کنکور به میدان انقلاب رفته بودم، چند تایی خریدم و چندتایی پیدا نکردم، سالن دوم سینما بهمن فیلمی خارجی اکران کرده بود، در دوران رونق سینما و در دوره اول دولت اصلاحات این اتفاق نادر بود، پوستر فیلم چندان دلبرانه نبود، نه صحنه انفجاری، نه بازیگر مشهوری، نه حتی زنی!!!
چند مرد ردیفی ایستاده بودند که قیافه یکیشان کمی آشنا بود.
من روی دستگاه ویاچاس فیلم زیاد می دیدم، اما همیشه به انگیزه سرگرمی و تفریح، چیز جدی ای در سینما برای من نبود، یک تفریح نیمه مجاز بود که میشد در اون سن و سال داشت و لذت برد
بلیط خریدم و دیدم، به واقع سِحر شدم، تا چندین ساعت قادر به حرف زدن نبودم، این فیلم چی بود، این بازیگر کی بود، چطور میشد این درجه همه را بازی دارد، چطور میشد مخاطب را چنین استادانه به هیجان اورد، چقدر دوبله به صورت این بازیگر خوب نشسته بود، چه انتقال احساسات قدرتمندی در صحنه های آخر بود.
بازیگر اصلی فیلم کوین اسپیسی بود، کارگردان فیلم برایان سینگر بود، دوبلور کوین اسپیسی مرحوم ناصر طهماسب بود و اسم فیلم مظنونین همیشگی بود.
دیدن فیلم مظنونین همیشگی تجربه بسیار خاصی برای من بود، نقطه ای بود که فهمیدم هنرمند بودن بسیار قشنگ تر از مهندس بودن است ، کارگردانی سینما از مهندسی کامپیوتر بهتر است و فیلمنامه نویس شدن جذاب تر از برنامه نویس شدن است .
مظنونین همیشگی پله موفقیت کوین اسپیسی و برایان سینگر شد، فیلم هنوز هم جزو پنج فیلم با پایان بندی غیر قابل پیشبینی و شمع کننده تاریخ سینما است ، اما عاقبت برایان سینگر یک فیلمساز ترد شده از سمت هالیوود شد، اون هم به دلیل داستان #میتو و پرونده آزار و اذیت ، همچنین به مرور فیلمهاش رونق اولیه را نداشتن، کوین اسپیسی هم از نردبان موفقیت و شهرت به سختی سقوط کرد، و اما مرحوم ناصر طهماسب همان سالها تصمیم گرفت بازیگری را امتحان کن و در یک پروژه سریالی که بر علیه روزنامه نگاری (که اون سالها بسیار شریف و پر رونق بود) به نام «مرگ تدریجی یک رویا» بازی کرد و به مرور گام های محکم تر و مستمر تری در مبارزه با آزادی و نزدیکی به حاکمیت برداشت.
شاید روزی کوین اسپیسی به موفقیت و سربلندی دست پیدا کند، شاید روزی برایان سینگر فیلم خیره کننده جدیدی بسازد، اما برای مرحوم طهماسب این پنجره برای همیشه بسته شده است.
مرگ هر کس روز صدور کارنامه اوست. مواظب باشیم در کجا و چه حالتی و در کدام اردوگاه کارنامه ما صادر میشه.