چه داغی آقای پور احمد عزیز همهی ما. چه داغی به دلمون گذاشتین! چقدر سوختیم…از کی انتقام گرفتین؟ چه وقت رفتن بود؟ میدونم بابا همیشه از دیدنتون خوشحال میشد، الان هم میشه ولی حتمن بهتون اعتراض میکنه. نباید تنهامون میگذاشتین. قبلیقبلیصدای بلند مرگ بعدیآرزوی عشقی چنینNext