فرناز ضابطیان
زنی تنها که برای فرار از جهان خود، کنج دیوار های کافهای به نوشیدن روی آورده. با دستانی بزرگ خود را در آغوش گرفته گویی از خود میخواهد محافظت کند و از دنیای اطرافش به دور باشد. همرنگ بودن لباس و بطریاش نشان از اعتیاد او به الکل دارد.
نوعی لبخند بر لبان زن است، اما این لبخند شادی آور نیست؛ بلکه طعنه آمیز است. چهره زن زاویهدار و نگاهش عبوس و ویران است. بدنش در بیتحرکی یخ زده اما در عین حال، فرم بدنش احساس عصبی بودن و تنش را ایجاد میکند.
پیکاسو با هوشمندی تضاد رنگها را نماد تضاد زندگی انسان و احوالات درونی او با شرایط جامعه انتخاب کرده است که چقدر در این عصر پر رنگ و لعاب انسان تنهاست و در کشمکش جامعه باید به آرامش درون خود پناه ببرد.
اما کلید این رهایی چیست؟ الکل!
“همه دنیا را میتوان با سه لیوان الکل پشت سر گذاشت.”
آبسنت نوشیدنیای بود که به شدت درمیان هنرمندان از جمله پیکاسو ونگوگ مودیلیانی همینگوی لوترک و.. محبوب شد و اغلب نویسندگان و نقاشان پاریسی از آن مینوشیدند که بسیار روانگردان بود اما خیلی زود ممنوع شد.
*طرح تزئینی The absinthe drinker /Pablo Picasso