یک رسانه مردم پسند!

ف. م. سخن

برای نوشتن در باره ی تلویزیون «منو تو»، من فرد مناسبی نیستم. این کار را باید کسی انجام دهد که اهل نگاه کردن به تلویزیون باشد، و من متاسفانه یا خوشبختانه به خاطر کم داشتن وقت اهل نگاه کردن به تلویزیون نیستم. آن چه از تلویزیون ها می بینم، بیشتر قطعاتی ست که در اینترنت گذاشته می شود یا دوستان، به خاطر جالب بودن موضوع برنامه برای من می فرستند.

اما می توانم در باره ی منو تو به خاطر ارتباط اش با بینندگان چند خط بنویسم؛ بینندگانی که پای صحبت برخی از آن ها نشسته ام یا نوشته هایشان را خوانده ام و تقریبا همگی شان از این تلویزیون و برنامه های مورد علاقه شان «راضی بوده اند». به نظر من رضایت داشتن مخاطبان از یک رسانه هم موفقیت شیوه ی کار آن را نشان می دهد هم نمایانگر برآورده شدن نیاز آن هاست.

تلویزیون های ایرانی خارج از کشور، متاسفانه اغلب شان «به دلایل گوناگون و عمدتا مالی» از تلویزیون تنها دوربین و استودیویش را دارند و فاقد سایر لوازم و اسباب یک تلویزیون واقعی به مفهوم قرن بیست و یکمی آن هستند.

آشنایی من با تلویزیون های آلمان و فرانسه امکان شناخت تلویزیون های دوران حاضر را به می دهد و می توانم از طریق مقایسه به کم و زیاد تلویزیون های ایرانی پی ببرم.

طبیعتا این مقایسه، مقایسه ی تلویزیون هایی با امکانات برابر نیست و می دانم با امکانات و بودجه ی اندک نمی توان توقع کارهای معجزه آسا از رسانه خصوصا تلویزیون که نیازمند تکنولوژی و امکانات گران قیمت است داشت ولی واقعیت این است که به رسانه هایی با امکانات اندک نمی توان نام «تلویزیون» گذاشت.

اولین و مهم ترین خصوصیت تلویزیون داشتن برنامه های گوناگون است از فیلم و شو گرفته تا خبر و مستند و امثال این ها. اگر رسانه ای فاقد این تنوع و گوناگونی باشد، نمی توان نام تلویزیون بر آن نهاد.

تلویزیون منو تو به دلیل داشتن امکانات و بودجه ی کافی، موفق شده بود در طول عمر سیزده ساله ی خود، هم برنامه های متنوع ارائه دهد هم از استاندارد تلویزیون های امروزی برخوردار باشد.

در فقدان یک تلویزیون ملی در داخل کشور و نیز تلویزیون های خصوصی که هزینه های خود را از طریق تبلیغات تجاری تامین می کنند، منو تو با ایجاد تنوع در برنامه هایش توانسته بود با مخاطب ایرانی در سراسر جهان ارتباط خوبی برقرار کند و این صرفنظر از کیفیت برنامه هایش بود که برای برخی در حد عالی، و برای برخی دیگر در حد راضی کننده بود.

نکات منفی یی که در مورد این تلویزیون به آن ها اشاره می شود، یکی نامعلوم بودن منبع تامین مالی این تلویزیون و دیگری خط سیاسی خاصی بود که اهل فن معتقد بودند از آن پیروی می کند.

تامین بودجه ی کلان و چند میلیون دلاری سالانه البته موضوعی نیست که بتوان نسبت به آن بی اعتنا ماند اما مهم تر از مشخصات تامین کننده، در پرده ی ابهام گذاشتن این موضوع بود که هرگز جواب سرراستی به آن داده نشد.

به اعتقاد من حتی اگر بودجه ی یک رسانه، از طرف دولت هایی که احتمال طمع سیاسی شان می رود تامین شود، به شرط آن که محل تامین این بودجه به طور شفاف مشخص شود، امکان سوءاستفاده ی حتی همان دولت ها به حداقل خواهد رسید چون ما در زمانه ای زندگی نمی کنیم که بتوان مردم را به شکل کامل از طریق سکوت و پنهان کاری فریب داد و در طول زمانی کوتاه بلافاصله منابع مالی یا مقاصد سیاسی یک رسانه از طریق شبکه های اجتماعی مشخص خواهد شد و چه بسا این موضوعات بر اساس شایعات و نه واقعیات مطرح شود که طبیعتا اثر منفی بر عملکرد آن رسانه خواهد گذاشت. این که فلان دولت یا فلان نهاد بودجه ی فلان رسانه را تامین می کند به شرط مشخص شدن و شفافیت باعث خواهد شد تا استفاده کنندگان از رسانه به دلخواه خود آن رسانه را مورد استفاده قرار دهند یا ندهند که اغلب مورد استفاده قرار می دهند و از آن چه به نظرشان مفید می آید استفاده می کنند در عین حال که می دانند بودجه ی رسانه از طرف فلان کشور یا بهمان نهاد تامین می شود.

نامشخص گذاشتن و پنهان کاری در این زمینه هیچ نفعی برای آن رسانه نخواهد داشت.

به هر حال، منو تو تلویزیونی بود که بسیاری از ایرانیان آن را در خانه های خود پذیرفته بودند و تلویزیون شان در زمان روشن بودن،،، برنامه های این تلویزیون را پخش می کرد، و جای تاسف است که رسانه ای با این برد و توانایی که نظر علاقمندان بسیاری را به خود جلب کرده بود ناچار به توقف فعالیت خود شد.

منبع: گویا