دکانی بنام”آرمان فلسطین”!


ابوالفضل قدیانی


وضعیت مصیبت‌بار مردم مظلوم فلسطین برای علی خامنه‌ای یک موهبت است


علی خامنه‌ای مستبد قدرت‌پرست و خون‌ریز ایران و عمال نظام نامشروع و ضدملّی استبداد دینی‌اش، با شیادی مذبوحانه تلاش می‌کنند که تمام فجایع و بحران‌آفرینی‌های خود را تحت‌الشعاع حملهٔ غافلگیرانه و جنایت‌بار حماس و جهاد اسلامی قرار دهند (باید متذکر شوم که این جنایات ریشه در ظلم و ستم و جنایات مستمر و دامنه‌دار اسرائیل در دهه‌های گذشته نسبت به فلسطینی‌ها دارد) و مزورانه می‌کوشند جنایتی را که حجاب‌بانانشان در این خاک درباره آرمیتا گراوند انجام داده‌اند با آتشی که در خاک دیگری افروخته‌اند کم‌رنگ کنند.


البته عمّال استبداد دینی از ابتدای ارتکاب به این جنایت کوشیدند با سانسور فیلم دوربینِ درون واگنِ قطار و پخش گزارش‌های انحرافی، حادثه به کما رفتن آرمیتای عزیز را یک اتفاق جلوه دهند که حیله‌شان کارساز نبود و باز تشت رسوایی‌شان از بام افتاد. سئوال انبوهی از مردم این است که اگر حکومت ریگی به کفش ندارد چرا بیمارستان را تبدیل به پادگان می‌کند؟ چرا وقتی خبرنگار، مریم لطفی، برای تهیه گزارش می‌رود، ولو برای چند ساعت بازداشت می‌شود؟ چرا مادر و پدر آرمیتا تحت فشار قرار می‌گیرند؟ چرا فیلم‌های درون واگن قطار منتشر نمی‌شوند و ده‌ها چرای دیگر ‌.


مورد دیگر، سرکوب و اذیت و آزار زندانیان سیاسی است، از جمله تبعید غیر قانونی سیزده زندانی سیاسی به زندان قزلحصار و  محبوس کردن آنان در بندهایی که اساساً فاقد امکانات اولیه برای زندگی روزمره زندانیان است. در اعتراض به این قانون‌شکنی  و ظلم آشکارِ حکومت، این عزیزان اقدام به اعتصاب غذا کردند و صدای این عزیزان نباید در این هیاهو گم شود.


اعوان و انصار استبداد دینی در قوه قضاییه همچنین با ایجاد مانع و تعلل در اعزام زندانیان که در اثر بیماری‌های شدید باید در بیمارستان بستری و مداوا شوند، بر آنند که با ظلم مضاعف هزینه مقاومت در برابر بیداد را دو چندان کنند. ازجمله‌ی این سیاه‌کاری‌ها ایجاد مانع برای اعزام فاطمه سپهری جهت عمل جراحی به بیمارستان بوده است. زشت‌کارانه‌تر آن‌که پس از اعتراض و پافشاری خانواده و انجام عمل جراحی، تنها یک هفته بعد از عمل، او به زندان باز گردانده می‌شود و بدین‌ترتیب معالجه‌ی وی را نیمه تمام می گذارند.


مورد دیگر مانع‌تراشی در معالجه حسین رزاق است. این عزیز از یک بیماری حاد و دردناک رنج می‌برد که می‌باید تحت نظر پزشک متخصص داروهای خاص مصرف کند. مورد جعفر ابراهیمی نیز یک مورد آشکار در اخلال عامدانه در روند درمان است. این موارد تنها مُشتی از خروار است در صورتی‌که طبق همین قوانین موجود، این عزیزان با این وضعیت جسمی باید آزاد شوند یا حداقل به مرخصی استعلاجی بروند.


در میان این اخبار ناگوار، اعطای جایزه صلح نوبل به زندانی خستگی‌ناپذیر و شجاع، نرگس محمدی،  مردم سرکوب‌شده را شادمان و حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی را در موضعی تدافعی قرار داد. حکومت بلافاصله شروع به تخریب نرگس محمدی و بی‌اهمیت نشان دادن این جایزه مهم بین‌المللی کرد. باز حکومت تلاش می‌کند که این افتخار را تحت‌الشعاع شعله‌های جنگ حماس و اسرائیل قرار دهد. اما ملت ایران هوشیارتر از آن است که علی خامنه‌ای و عوامل سرکوبگرش بتوانند آنان را بفریبند. ملت ایران بر خلاف علی خامنه‌ای و نظامش با هرگونه جنگ و ظلم و تجاوز در منطقه مخالف است. ملت آگاه است که تاوان آتش‌بازی اخیر را نهایتاً ملت تحت ستم ایران و مردم  مظلوم و بی‌پناه فلسطین خواهند پرداخت.


برای حامیان حقوق فلسطینیان از دیرباز مشخص شده است که جز با اجماع بین‌المللی و جز از طریق فعالیت‌های سیاسی، حقوق بشری و رسانه‌ای امکان استیفای حقوق ملت فلسطین وجود ندارد. اما سران و فرماندهان عالی‌رتبه سازمان حماس و جهاد اسلامی که در دوحه پایتخت قطر و استانبول ترکیه در آسایش و رفاه کامل زندگی می‌کنند، با دستور انجام چنین اعمال شنیعی مظلومیت مردم فلسطین را در افکار عمومی مخدوش و راه را برای پاسخ جنایت‌کارانه‌ اسرائیل و نسل‌کشی و پاک‌سازی قومی هموار می‌کنند.

رهبران حماس هم مانند رهبر جمهوری اسلامی از «آرمان فلسطین» دکانی برای خود باز کرده‌اند. علی خامنه‌ای به دنبال استیفای حقوق مردم فلسطین نیست. او به دنبال کسب مشروعیت داخلی، از طریق افراشتن پرچم دروغین مبارزه با استعمار است. برای بخش کوچکی از جامعه ایران که هنوز حامی علی خامنه‌ای و حکومت نامشروع اوست هر روز بیش از پیش مشخص می‌شود که این حکومت نه تنها هیچ کارآمدی ندارد، نه تنها کوچک‌ترین اراده‌ای برای جلوگیری از فساد ساختاری حاکم بر تمامی ارکان کشور ندارد، بلکه بقایش در گرو بقای این فساد ساختاری است. در چنین موقعیتی وضعیت مصیبت‌بار مردم مظلوم فلسطین برای علی خامنه‌ای یک موهبت است.