شهلا زرلکی
سال ۱۳۸۲، کتابی تألیف کرده بودم با عنوان «زنان علیه زنان»… شاید بتوان گفت هسته اصلی و زیربنا و به قولی بهانه اصلی نگارش این کتاب، نظرات مطرحشده در آن کتاب باشد؛ اما اینبار بسیار مفصلتر، کاملتر، مستندتر و با تعدیل نظرات رادیکالیستی و مطلقگرایانهکتاب قبلی… به عبارت دیگر، فقط بخشی از نظریههای شخصی کتاب «زنان علیه زنان» را باقی گذاشتم… طبیعتاً گذشت زمانی نزدیک به یک دهه، روی برخی نظرم درباره زن و وضعیت هستیشناختی او در جهان تأثیر گذاشته است…
این کتاب چهار فصل دارد و هر فصل به بخش های فرعی دیگری تقسیم شده است… مقولات و موضوعاتی که در این اثر در ارتباط با زن مورد بررسی قرار میگیرند، عبارتند از: ضرورت یا عدم ضرورت ازدواج (خارپشتهای عاشق)، مسائل مربوط به قاعدگی و هستی زنانه (کروموزوم افسرده و جنون ماهانه)، دشمنی و دوستی زنان با یکدیگر (زنان عیله زنان)، فمینیسم، ریشههای تاریخی پسرخواهی، وضعیت خانگی و اجتماعی زن، چهلسالگی و یائسگی(زن سی و نه ساله، سرزمین هرز)…
هم چنین عناوین چهار فصل اصلی عبارتاند از: «ازدواج، توهم یک ضرورت»، «گهوارهای که هر ماه ویران میشود»، «در خدمت و خیانت زنان» و «جنس سوم»….امیدوارم دوستان شما درنشریه ازکتاب خوششان بیاید .