هفتهنامه طنز شارلی ابدو که این روزها به یکی از کانونهای تنش دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و فرانسه تبدیل شده، اکنون معروفترین و از اصلیترین نمونههای آزادی بیان در فرانسه است.
شارلی ابدو که بیش از پنج دهه از آغاز انتشارش میگذرد، این جایگاه مهم در عرصه مطبوعات و به طور کلی صحنه سیاسی و اجتماعی کشور را آسان و بدون هزینه به دست نیاورده است.
این جایگاه در وهله اول، مدیون ایمان عمیق بنیانگذاران شارلی ابدو به آزادی بیان و شکستن هر گونه تابو و پیشفرض است که به نسلهای بعدی مدیران و روزنامهنگاران نشریه نیز منقل شده است.
همچنین شجاعت و تلاش بیوقفه روزنامهنگاران و کاریکاتوریستهای شارلی ابدو برای تحقق آرمانهای نشریه بوده که موجب شده پرچم آزادیخواهی و مبارزه با سانسور از دست نشریه بر زمین نیفتد.
مسلماً اگر این ایمان عمیق، شجاعت و تلاشها نبود، نه تنها حملات تروریستی و تهدیدهای جانی علیه روزنامهنگاران شارلی ابدو این نشریه را متوقف میکرد، بلکه خیلی زودتر، یعنی از همان سال اول انتشار نشریه، ممکن بود حجم بالای شکایتهای سازمانها و افراد مختلف علیه شارلی ابدو، آن را از پا بیاندازد.
دام گفتارهای دشمنان شارلی ابدو
با این حال، در خارج از مرزهای فرانسه، برخی حکومتها تلاش میکنند با وارد کردن اتهامهایی، ماهیت و موجودیت شارلی ابدو را آن طور که مایلند، مشخص و معرفی کنند.
مهمترین اتهام در مورد این نشریه، که به ویژه در سالهای اخیر از سوی گروهها و دولتهای اسلامگرا از جمله جمهوری اسلامی مطرح شده، این است که پشت انتشار یا سیاستهای شارلی ابدو، دولت فرانسه یا به طور کلی سیاستگذاران غربی قرار دارند.
در واقع، اسلامگرایان کاریکاتورهای شارلی ابدو را بخشی از سیاست غرب در مورد خود میدانند، در صورتی که اساساً ماجرا به گونه دیگری است.
علی خامنهای دو سال پیش در پیامی به مناسبت انتشار کاریکاتورهای محمد پیامبر اسلام در هفتهنامه طنز شارلی ابدو مدعی شده بود این کاریکاتورها نشاندهنده «عناد و کینه شرارتبار دستگاههای سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام» است.
یا در نمونهای دیگر، حمیدرضا آصفی سفیر پیشین جمهوری اسلامی در فرانسه مدعی شده بود که کاریکاتورهای شارلی ابدو «در موضع ضعف و دفاع قراردادن کشورهای اسلامی، غفلت آنها از تشکیل دولت فلسطین و همچنین ایجاد نفاق، دودستگی و آشوب در میان کشورهای اسلامی» است.
این گونه اظهارات و اتهامها که بر پایه غرضورزیهای سیاسی و ایدئولوژی اسلامی است، تنها در صورتی قابل باور خواهد شد که مخاطب هیچ گونه شناخت و درکی از شارلی ابدو نداشته باشد.
دانستن چگونگی شکلگیری شارلی ابدو کمک میکند جایگاه این نشریه در فرانسه بهتر شناخته شود و حتی رابطه و موضعاش با دولت فرانسه یا دیگر دولتها، نهادهای مذهبی و بقیه نشریات بهتر سنجیده شود.
همچنین آگاهی هر چند کلی از سرگذشت شارلی ابدو، موجب میشود مخاطب در دام گفتارهای مغرضانه، سوءتفاهمها و اتهامهایی که به ویژه از سوی دشمنان این نشریه مطرح میشود، نیفتد.
شارلی ابدو؛ وارث انقلاب فرانسه، برآمده از مه ۶۸
کاریکاتور نه تنها یکی از بهترین نشانههای آزادی بیان، بلکه از مؤثرترین ابزارها برای آشکار کردن تنشهای اجتماعی و سیاسی و همچنین بیان مطالبات مردم است.
کاریکاتور در فرانسه با همین کارکرد سابقهای کهن دارد، اما کاریکاتور مطبوعاتی در این کشور به طور جدی پس از انقلاب فرانسه شکل گرفت و به نوعی میراث دموکراسیخواهی محسوب میشود.
همچنین از انقلاب فرانسه تاکنون، این کشور نشریات طنز متعدد و با گرایشهایهای گوناگونی داشته، که میتوان سیر تحولات سیاسی فرانسه را با مرور نشریات طنز آن به خوبی دنبال کرد.
مورخان، شارلی ابدو و سلفش، هاراکیری ابدو را زاده جنبش آزادیخواهانه مه ۱۹۶۸ میدانند. در واقع، هم نشریات به ویژه نشریات طنز بر این جنبش تأثیرگذار بودند و هم این جنبش بر ادامه کار مطبوعات از جمله مطبوعات طنز.
یکی از بانیان اصلی ماهنامه هاراکیری گفته است که «مه ۶۸ بدون هاراکیری اتفاق نمیافتاد». همچنین در جریان این جنبش، طنزپردازان شعار میدادند: «ممنوعیت ممنوع است».
بنابراین اگر انقلاب فرانسه، طنز را از پستو خارج کرد و موجب شکوفایی آن در مطبوعات شد، مه ۶۸ نیز به نسلی دیگر امکان داد تا طبقات حاکم را در همه عرصهها زیر سؤال ببرند.