چشمها. حالا آن حفرهی خالی چشم شده نماد مبارزه، نماد شجاعت، وسیلهای برای افتخار که من هم توی خیابان بودم. نترسیدم. ببین، چشمم را هم دادهام. نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به صورت سیستماتیک به چشم معترضان شلیک کردند. کور کردن معترضان، شلیک به چشم و سر یکی از استراتژیهای آنان برای پایان دادن به اعتراضات است.
سامان- چشم چپ
سامان سی ساله از تهران چشم چپ خود را از دست داده. حالا به جای چشم، پلکها را به هم دوختهاند. میگوید توی میدان ولیعصر روی موتورش نشسته بود. مامور از فاصلهی خیلی نزدیک با تفنگ ساچمهای به چشمش شلیک کرده. یک چیزی توی چشمش برق زده و همهجا تاریک شده. دستش را گرفته روی چشم. خون سرازیر شده. خودش را رسانده به اولین بیمارستان. گفتهاند نمیتوانند کاری بکنند. تا بیمارستان چشم فارابی رفته. بیست و چهار ساعت زمان برده تا برایش کاری بکنند و در این بین چشم چپش از دست رفته.
سامان میگوید که مامور به چشمش شلیک کرده چون او را میشناخته است. میدانست او هر شب به تظاهرات میرود. او را هدف قرار داده. سامان میگوید: «او من را میشناسد، من هم چهرهی او را دیدهام و میشناسمش».
کور کردن معترضان یکی از شیوههای سرکوب است که پیش از آن در جاهایی مثل شیلی و کشمیر هم دیده شده است.
آمار دقیقی از تعداد افرادی که به چشمشان شلیک شده وجود ندارد؛ اما طبق شواهد پزشکی، و آماری که بخشهای چشمپزشکی بیمارستانها دارند، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به چشم صدها نفر در ایران شلیک کردهاند.
بیشتر افراد زنان جوان هستند. حالا این زنهای جوان چشم از دست رفتهی خود را به نمایش میگذارند. حاکمیت هیچوقت فکرش را نمیکرد که ابزار ترساندن به ابزاری برای دعوت به مبارزه تبدیل بشود.
راحله- چشم راست
یکی از معترضان که زن جوانی است به اسم راحله امیری. راحله روانشناس است. او در صفحهی اینستاگرامش نوشته: «فعلا باید به قیافهی جدید من عادت کنید تا پروتز چشم مصنوعی بذارم»
او عکس خودش با یک چشم بسته را هم منتشر کرده.
راحله میگوید دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست. او در تاریخ ده دی ماه نوشت: یک ماه و نیمه هیچی با چشم راستم ندیدم.
غزل- چشم راست
غزل رنجکش بیست و یک ساله از بندرعباس. مامورها به چشم راستش شلیک کردند. غزل ۲۴ آبان از خیابان به خانه بر میگشت که به او شلیک کردند. او میگوید: «و حالا تمام خاطراتی رو که بیست و یک سال با دو چشم ثبت کردم با یک چشم به خاطر میارم..»
غزل میگوید آخرین چیزی که با چشم راستش دیده، لبخند رضایت شلیک کننده بود.
کیمیا- چشم چپ
کیمیا زند دانشجوی پزشکی است. به چشم چپش شلیک کردهاند.
کیمیا اینطور روایت میکند:
چند ثانیه قبل از شلیک، دختر جوانی با موهای فرفری با نمک، در حالی که بند کولهپشتیاش را در دستش گرفته بود به سمتم آمد و خندهرو گفت: «دختر چه موهای قشنگی».
غافل از اینکه کمی آنطرفتر، چشمی برای هدف گرفتن چشمم بسته شده، لبخند کوچکی روی لبهام جا خوش کرد.
ناگهان گوشهایم سوت کشید. دستم به طرف چشمم رفت. نفسهایم تند شد. قلبم میتوانست سینهام را شکافته و بیرون بزند. شروع به دویدن کردم، اما نمیدانستم به کجا. مغزم قفل و تنهایی دلم را آشوب کرده بود. عرق سردی به تنم نشست. سرگیجه …خود را در آغوش زنی یافتم که بیشک فرشتهی نجاتم در آن شب ترسناک بود.
پرسیدم: چشم راستم بستهاس؟
جواب داد: نه،
و اما من در جوابش: پس چرا نمیبینم…»
نیلوفرـ چشم راست
نیلوفر آقایی کارشناس مامایی است. او در صفحهی اینستاگرامش نوشته: «چشم قشنگم، شد سه ماه که ندارمت…»
نیلوفر با چشم جدیدش به زندگی ادامه میدهد. سر کار میرود. فیلم میگیرد از خودش و شده نماد مبارزه با تاریکیها. چشم راستش را از دست داده، اما پلیدی جمهوری اسلامی را به روشنی به همه نشان میدهد.
الهه- چشم چپ
الهه توکلیان، دختر جوانی که ۲۹ شهریور چشمش را از او گرفتند. او در بیمارستان از شدت درد گریه میکند. از شدت سوزش چشم. میگوید چشمش را در بیاورند. گلولهی ساچمهای در بافت نرم چشم جا خوش کرده و بینایی را از او گرفته. آخرین چیزی که ثبت کرده لابد مثل بقیه است. دهان ماموری که با یک چشم بسته و لبخند رضایت از فاصلهی نزدیک شلیک میکند.
الهه میگوید:
بیشک
از صدای شلیک تو
بلندتر است
آخرین نالهی من ..
مهبانو- چشم چپ
مهبانو خوشنودی کیا اهل کرمانشاه است. او نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیاست. ماموران کوردل جمهوری اسلامی به چشم چپش شلیک کردهاند. او نوشته که تصمیم سخت را گرفته است. تصمیم گرفته به جای آنکه ناامید باشد، بلند شود و با قدرت بیشتر بجنگد. میگوید حالا چشم از دست رفتهاش را بیشتر از قبل دوست دارد. او میگوید به شدت ارزشش را داشت. از حالا تا پایان عمرش با یک گلوله در چشمش ادامه میدهد. گلولهای که نماد انسانیت است برای او.
فریده – هر دو چشم
ماموران به هر دو چشم فریده شلیک کردند. فریده صلواتی پور حدودا چهل ساله است. از اهالی سنه است. او بینایی خودش را از دست داده است. تصویر فریده با چشمانی خونبار و پر از ساچمه خیلی رسانهای نشد. ولی پزشکها تایید کردهاند که درمانش موفقیت آمیز نبوده و فریده دیگر نمیتواند ببیند.
به گزارش نیویورک تایمز، ماموران جمهوری اسلامی به چشم بیش از پانصد و هشتاد نفر در ایران شلیک کرده اند.
صفورا چریکی