احساس خوابآلودگی شدید، تنگی نفس، تپش قلب، تهوع، سرگیجه ناشی از مسمومیت با گاز یا سمی ناشناخته در مدارس دخترانه ایران. این مسمومیتهای زنجیرهای از آذر ماه ۱۴۰۱ در قم شروع شد. از هنرستان دخترانه نور.
بعد از کشتن مخالفان جمهوری اسلامی در قتلهای زنجیرهای، حالا نوبت به مسمومیت زنجیرهای دختران دبیرستانی رسیده. اپوزیسیون جدیدی که از دل جامعهی مردسالار سر برآورده. دختران نوجوانی که یک تنه جلوی رژیم ایستادهاند.
دخترها فریاد میزنند: آخوند باید گم بشه!
بعد از انقلاب ژینا، دخترها مقنعهها را از سر در آورده و توی هوا چرخاندند. روسریهای برافراشته در دست دختران دبیرستانی مثل پرچم پیروزی در دستان کاوه است.
هر روز ویدئوهایی زیادی بیرون میآید که دختران دبیرستانی بعد از تعطیلی مدرسه راهپیمایی میکنند. شعار میدهند. میرقصند. شجاعانه جلوی مامورهای یگان ویژه میایستند و هیچ ترسی از جمهوری اسلامی و عواملش ندارند.
این اولین بار نیست که به مدارس دخترانه در ایران حمله میکنند. ما با تاریخی از ارتجاع مواجه هستیم؛ از شیخفضلالله نوری که مدارس دخترانه را برابر با «اشاعه فاحشهخانهها» دانست تا نواب صفوی که به مدرسه ایراندخت حمله کرد و میخواست آنجا را به زور به حوزهی علمیه تبدیل کند.
تنها ده روز بعد از حمله به هنرستان دخترانهی نور، برای بار دوم به این مدرسه حمله شد. ۲۲ آذر ۱۴۰۱. این بار ۵۱ دانشآموز راهی بیمارستان شدند. اما هنوز مساله آنقدر جدی نشده بود. مسئولان علت این اتفاق را گازگرفتی و مسمومیت با گاز CO2 اعلام کردند.
در حالی که بعضی از دانشآموزان از پرتاب یک کپسول یا بمب به داخل کلاس یا مدرسه خبر میدهند. کپسولی که بعد از ترکیدن بوی نارنگی یا نعنا میداد. در بعضی موارد کپسول هیچ بو و یا دودی نداشته.
در دی ماه ۱۴۰۱، گسترهی این حملات از استان قم فراتر رفت. ۲۶ دی ۱۴۰۱، مدرسه دخترانه فرزانگان اردبیل. و به این صورت به روستای شفیع قوچان رسید.
در بعضی موارد شدت مسمومکنندگی گاز به قدری بالاست که علاوه بر افراد توی کلاس، افراد حاضر در راهرو و سایر کلاسهای مدرسه را هم درگیر میکند.
در بهمن و اسفند ماه ۱۴۰۱، شدت حملات به مدارس به قدری زیاد شد که نمیشد نادیدهاش گرفت. والدین جلوی آموزش و پروش و فرمانداریها تجمع کردند. موجی از اضطراب و ناامنی شروع شده است. اضطرابی اینکه آیا فردا توی مدرسه اتفاق بدی برای فرزندم نمیافتد؟
توی این بحبوحه، وزارت بهداشت از مردم خواست با کیسههای نایلونی از هوای مسموم مدرسه نمونهبرداری کنند.
این حملات تا زمان نوشتن این مقاله، در نهم اسفند بیش از هشتصد دانشآموز را مسموم کرده است. شدت حمله به مدارس در شهرهای قم، بروجرد و تهران بیشتر از همه است. نهم اسفند در بروجرد به خوابگاه دختران دانشجو حمله شده و دانشجویان را راهی بیمارستان کرده است. سختگیریهای مذهبی زیادی در بروجرد هست. این شهر زادگاه سید حسن طباطبایی بروجردی است.
آیا جمهوری اسلامی از دختران دانشآموز و سرسختترین مخالفانش انتقام میگیرد؟
همین تابستان پیش بود که طالبان حق تحصیل را از دختران گرفت. چهرههای گریان دانشآموزان و دانشجوهای دختر توی شبکههای اجتماعی پر شده بود. دخترها اجازه نداشتند وارد دانشگاه و مکتب بشوند.
حالا جمهوری اسلامی هم پا جای پای آنها گذاشته است. مثلا این حملات خیلی شبیه به حمله به مدارس دخترانه در افغانستان هستند. حملههای تروریستی طالبان به مدرسههای دخترانه؛ مسموم کردن آب مدارس و ایجاد مسمومیت تنفسی برای دانشآموزان دختر.
فاضل میبدی، یکی از استادان حوزهی علمیه قم این حملات را به گروه مذهبی و افراطی هزاره گرایانه نسبت داده است. این گروه اعتقاد دارند که زنان فقط میتوانند تا سوم دبستان درس بخوانند.
وزارت بهداشت هم از مسموم شدن دانشآموزان با سم خفیف خبر داده است. سمی که به صورت عمدی و برای جلوگیری از تحصیل دخترها استفاده شده. سمی که معلوم نیست آیا در دسترس همه قرار دارد یا نه؟
چه دستهای پشت ماجرای مسمومیت زنجیرهای مدارس دخترانه است؟
احمد امیرآبادی فراهانی، نماینده قم، مسمومیت سریالی دانشآموزان را «مشکوک و امنیتی» میداند. او میگوید که هیچ کدام از مسئولان به این مساله هیچ پاسخی ندادهاند. این ماجرا بیشتر شبیه ماجرای «اسید پاشی» بر صورت زنان در اصفهان است. هنوز بعد از نه سال آمران و عاملان اسیدپاشی اصفهان معرفی، دستگیر و مجازات نشدهاند. به صورت غیر رسمی، گروه انصار حزبالله یکی از عوامل اصلی اسیدپاشیها معرفی شده. آن سالها شنیدن صدای موتور از پشت سر و یا دیدن موتوریهایی که مستقیم به سمتت میآیند، لرزه به اندام زنان میانداخت. انصار حزبالله در سال ۷۸ هم به کوی دانشگاه حمله کردند. گروههای موسوم به گروه فشار برای حفظ حاکمیت اسلامی.
در مورد حمله به مدارس دخترانه هم تا کنون گروه فداییان ولایت مسئولیت این کار را به عهده گرفتهاند. این گروه تهدید کرده است که اگر مدارس دخترانه تعطیل نشود، دانشآموزان دختر در سراسر ایران را مسموم میکنند.
فرماندار قم، عباس ذاکریان در ۲۶ بهمن ۱۴۰۱، خبر داد که پای دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی سپاه به پرونده باز شده. نیروهای سپاه در بیمارستانی که دانشآموزان بستری هستند ایجاد ترس و وحشت میکنند. نتایج آزمایشهای خون و ادرار را میگیرند و با خودشان میبرند.
سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بارها گفته که شخصیتهایی مثل مجتبی نواب صفوی و شیخ فضلالله نوری بر روی دیدگاههای سیاسی و مذهبی او تاثیر فراوانی داشتهاند.
رد پای ارتجاع و انتقام به صورت واضح در این مسمومیتهای سریالی دیده میشود. علاوه بر آن، جمهوری اسلامی در طی تاریخ چهل و چهار سالهی خود ثابت کرده که شدیدترین سرکوبها را بر روی مخالفانش اعمال میکند. از اعدامهای دههی شصت تا قتلهای زنجیرهای دهه هفتاد تا مسمومیت زنجیرهای مدارس دخترانه بعد از انقلاب زن، زندگی، آزادی.