دوازده شیرزن زنده انقلاب

دوازده شیرزن زنده انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که فراموش نخواهند شد


هر مادر و خواهر دادخواهی که عکس عزیز کشته‌شده‌اش را در سینه دارد و در خیابان و آرامستان ظاهر می‌شود، حکم محکومیت و ضرورت براندازی رژیم سرکوب را صادر می‌کند


در دوران انقلاب مهسایی یا «زن، زندگی، آزادی»، صدها شیردختر و شیرزن ایرانی با گلوله و باتوم به‌دست عوامل علی خامنه‌ای و حکومت اسلام‌گرای شیعه کشته و مجروح شدند. نام و یاد آن‌ها تا ابد در تاریخ ایران زنده خواهد ماند. آن‌ها الهام‌بخش نسل‌های آینده در مبارزه برای کسب حقوق و آزادی‌های فردی خواهند بود. نام آن‌ها در آینده به‌جای دین‌فروشان و تروریست‌ها، زینت‌بخش پارک‌های ملی و فرودگاه‌ها و بزرگراه‌ها خواهد شد. در کنار این‌ها، زنانی نیز هستند که خوشبختانه هنوز نفس می‌کشند  و حکومت را به چالش فرامی‌خوانند. این شیرزنان پایه‌های حکومتی را که خود را ابرقدرت می‌داند – اما دربرابر کودکان و نوجوانان ذلیل است – به لرزه در آورده‌اند. ریزش بخشی از نیروهای نظامی و عقیدتی و امنیتی نظام و تمرد و فرار و کنارکشیدن آن‌ها تا حد زیادی مدیون مقاومت این شیرزنان است.


تعداد این شیرزنان به صدها هزار نفر می‌رسد، همان‌ها که در اعتراض‌های خیابانی خطاب به بسیج و سپاه پاسداران و روحانیت شیعه شعار می‌داده‌اند «هیز تویی، هرزه تویی/زن آزاده منم». از میان این‌ها، ۱۲ زن را به‌عنوان نمونه برگزیده‌ام تا حیات جاودانی آن‌ها را در تاریخ ایران متذکر شوم.


۱. سپیده رشنو

سپیده با شجاعت در برابر آمر به معروف و ناهی از منکر متکی به چماق حکومتی (سپاه و بسیج) ایستاد. تنها با ضرب‌وشتم که اثراتش بر چهره‌اش نمایان بود، او را برای اعتراف اجباری به تلویزیون سیاه‌کار جمهوری اسلامی آوردند. او با قدرت در برابر زن محجبه‌ای که در اتوبوس به حجاب او ایراد گرفته و تهدید کرده بود ویدیو او را به «سپاه» می‌دهد، ایستادگی کرد. او اگر در جای دیگری غیر از اتوبوس و فضای عمومی چنین مواجهه‌ای می‌داشت، به احتمال زیاد پیش از مهسا به‌دست دین‌فروشان کشته شده بود.




۲. فاطمه سپهری

او زنی با چادر سیاه و همسر شهید دوران جنگ است که با صراحت هرچه تمام‌تر و مکررا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی و برقرارای حکومت سکولار شده است. او یکی از امضاکنندگان نامه ۱۴ نفره درخواست استعفای علی خامنه‌ای است. تنفر خامنه‌ای و حکومتش از خانم سپهری به‌علت نمایندگی او از اقشار مذهبی‌ای است که حکومت دینی نمی‌خواهند. چادر سیاه او مرزهایی را که حکومت می‌خواهد میان اقشار مذهبی و غیرمذهبی در وفاداری به حکومت بکشد، برهم می‌زند. به همین علت، او را در روزهای ابتدایی انقلاب ژینا بازداشت و حکم ۱۸ سال زندان برایش صادر کردند.




۳. زینب موسوی

این استندآپ کمدین پس از آزادی از زندان، ویدیویی از خود منتشر کرد و با اشاره به ادعای غلامحسین محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، مبنی‌بر «گفت‌وگو با معترضان»، گفت: «من هم رفتم با دوستانشان گفت‌وگو کردم؛ گفتم «گ..» خوردم، آن‌ها هم آزادم کردند.» او در یکی از پست‌های صفحه جدید اینستاگرام خود پس از آزادی، دریافت «دکترای افتخاری» ابراهیم رئیسی از دانشگاهی چینی را نشانه ارزش «مدرک دبستان ایران» دانست. موسوی زبان طنز برا و موثری دارد که دیکتاتورها نمی‌توانند تحمل کنند. زینب موسوی نشان می‌دهد که در عصر تلفن‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی یک دختر ساده و بدون ارتباط با مراکز دولتی از قم می‌تواند حکومتی با برنامه هسته‌ای و موشکی چند صد میلیارد دلاری و چند صد هزار نیروی نظامی را به چالش بکشد.




۴. سپیده قلیان

حتی اگر فعالیت سپیده در کنار کارگران هفت‌تپه و چهار سال و هفت ماه زندان او برای کمک به کارگران را فراموش کنیم، ویدیو چندثانیه‌ای او دربرابر زندان پس از آزادی، فراموش‌ناشدنی است. او پس از آزادی با صدای زیر خود شعار داد: «خامنه‌ای ضحاک/می‌کشیمت زیر خاک». او را با چند خودرو تعقیب و چند ساعت بعد، در جاده بازداشت کردند. اقدام او نشان داد که یک دختر نحیف ولی سرزنده، با عزمی استوار می‌تواند لرزه بر اندام گربه‌های چاق و فاسد نظام بیندازد. او در نامه‌ای از زندان نوشت: «در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد. به امید سرنگونی ضحاک زمانه.»




۵. بهاره هدایت

بهاره بعد از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ مدام میان زندان و خارج از زندان در رفت‌وآمد بوده و سال‌های زیادی از جوانی خود را در اسارت گذرانده است. او همچنان و با صراحت و از درون زندان خواهان استیفای حقوق زنان و براندازی رژیم نکبت و فلاکت و اسلام سیاسی است. او درحالی‌که هشتمین نوروزش را در زندان می‌گذراند، نوشت: «منطقِ ایجابِ براندازی کماکان برقرار است. براندازی یک ایده‌ از روی تفنن درپیِ پایه‌گذاری یک هویت سیاسی جدید درون منجلاب مناسبات فعلی نیست، اگر به ضرورت خود قائل باشد. برعکس، براندازی مشروعیت خود را از ضرورتش می‌گیرد.» او را بلافاصله بعد از شروع انقلاب ۱۴۰۱ در ۱۱ مهر بازداشت کردند، اما او در زندان سکوت نکرده است.




۶. زینب مولایی‌راد

مادر کیان پیرفلک را همه با اتل متل تولوله‌ای که بر سر جسد فرزندش خواند – جسدی که شب تا صبح با یخ از آن محافظت کرد – و خامنه‌ای ضحاک را به سخره کشید، به یاد خواهند آورد. او علی‌رغم پرونده‌ای که برایش تشکیل داده‌اند، سکوت نکرده است. خانم مولایی‌راد محاکمه نمایشی برای انداختن قتل کیان برعهده افراد بی‌گناه را نیز محکوم کرد. حضور بی‌حجاب او بر سر قبر کیان تحقیر حکومت دینی است.




۷. فاطمه حیدری

فاطمه خواهر جواد حیدری، یکی از جان‌باختگان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، است که به‌دلیل ایستادگی دربرابر حکومت و نوید دادن سرنگونی آن، از سازمان نقشه‌برداری اخراج شد. او از روز خاکسپاری برادرش به یک دادخواه مصمم تبدیل شده و ادامه داده است.




۸. زنی که در برابر لباس شخصی ها مقاومت کرد

او زنی است که در اعتراض به وجود مسمومیت دربرابر مدرسه ۱۳ آبان واقع در تهرانسر جیغ می‌زند و یک مامور لباس شخصی با کشیدن مو و لمس صورت و دهان این زن سعی می‌کند صدایش را قطع کند. بوق‌های تبلیغاتی رژیم همه یک‌‌صدا او را مشکوک و بیان‌کننده شعارهای ساختارشکن نامیدند (تا کار زشت مامور را توجیه کنند) و اعلام کردند که او مادر هیچ دانش‌آموزی نبوده است؛ گویی دیگر شهروندان حق اعتراض به مسمویت کودکان و غم‌خواری را ندارند و حکومت غیرمسئول نیز با نیروهای لباس شخصی حق دارد آن‌ها را مورد ضرب‌وشتم قرار دهد. نام او را وزارت حقیقت رژیم اعلام نکرده است.



۹. کتایون ریاحی

او از اولین بازیگران زنی بود که حجاب برداشت و علیه حکومت سخن گفت و نیروهای امنیتی دو ماه نتوانستند او را بازداشت کنند. او در دادگاه نیز مقاومت کرد. ریاحی بازیگری با ۳۵ سال سابقه کار در سینما و تلویزیون است و آثار بسیار موفقی از حیث گیشه و پسند عمومی در کارنامه دارد. پیوستن او به معترضان چه با برداشتن حجاب و چه سخن گفتن علیه نظام نکبت هزینه بزرگی را بر نظام تحمیل کرد. او در مراسم تشییع کیومرث پوراحمد و پس از آن نیز بدون حجاب در عرصه عمومی ظاهر شده است.




۱۰. الهام افکاری

الهام افکاری، خواهر نوید افکاری، زندانی سیاسی اعدام‌شده در ایران، است. او در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران در روز ۱۹ آبان به همراه همسر و دختر ۳‌ ساله‌اش بازداشت و به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ در شیراز منتقل شد. او در ۲۲ خرداد ۱۴۰۰‌‌‌‌ به همراه دیگر اعضای خانواده و آشنایان در اعتراض به ۲۸۰ روز انفرادی دو برادر خود حبیب و وحید به مقابل زندان عادل‌آباد رفت. ماموران لباس شخصی‌، آن‌ها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و گوشی‌هایشان را ضبط کردند. در این روز، الهام و خواهر همسرش بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شدند. ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ هم‌زمان با دومین سالگرد اعدام نوید افکاری، الهام و حبیب افکاری و همسر حبیب که برای شرکت در مراسم سالگرد در مسیر مزار نوید افکاری بودند، در پلیس راه شیراز نیز بازداشت و بعد آزاد شدند.




۱۱. زینب کاظم پور

کاظم پور بانوی مهندسی است که در مراسم انتخابات هیئت‌رئیسه سازمان نظام مهندسی تهران در ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ روسری خود را به کناری پرت کرد و از صحنه خارج شد. حرکت او هم علیه حجاب اجباری و هم علیه رد صلاحیت‌ها و انتخابات قلابی در نهادهای ظاهرا مدنی بود.




۱۲. گوهر عشقی

او مادر ستار بهشتی است که در زندان به‌دست بازجوها کشته شد. پیش از انقلاب ۱۴۰۱ او را که ۷۷ سال سن دارد، در خیابان مورد ضرب‌وشتم قرار دادند. او در انقلاب ۱۴۰۱ در سراسر مسیر با معترضان همراهی کرد: حجاب از سر برداشت، از کشته‌شدگان سخن گفت و به دیدار خانواده‌های دادخواه رفت.

هر ۱۲ زن فوق به‌شدت در شروع و تداوم اعتراض‌های ۱۴۰۱ الهام‌بخش و موثر بوده‌اند و از همین جهت، مورد خشم نهادهای امنیتی و نظامی واقع شدند. این‌ها با جان و آزادی و شغل خود هزینه دادند و ساکت نشدند. این ۱۲ زن در جبهه‌های مختلف جنبش مثل دادخواهی، آزادی بیان، دفاع از حقوق کارگران، مخالفت با حجاب اجباری، اعتراض به مسمومیت دانش‌آموزان و حق فعالیت سیاسی و حقوق زنان فعالیت داشته‌اند.




این ۱۲ زن مشت نمونه خروارند. شیرزنان و شیردختران ایران هر شب از پنجره‌های خانه‌ها علیه حکومت کودک‌کش صدایشان را به گوش عالم می‌رسانند، برای جان‌باختگان نذری می‌دهند، بر دیوارها شعارنویسی می‌کنند، در حرکت‌های اعتراضی بی‌حجاب حاضر می‌شوند (مثل حرکت بازیگران تئاتر)، در مترو برای تجسم «زن، زندگی، آزادی» می‌رقصند، بر سر مزار عزیزان ازدست‌رفته گل و هفت‌سین می‌گذارند، در دانشگاه اسم جان‌باختگان را به درختان آویزان می‌کنند، به خانه‌های زندانیان سیاسی و جان‌باختگان می‌روند و تلاش می‌کنند خانواده‌ها را تنها نگذارند و در انواع تجمع‌های خیابانی صدای آن‌ها بلندتر از همیشه به گوش می‌رسد. تک‌تک آن‌ها برای ما شناخته‌شده نیستند، اما اثر وجودی مبارک و آسمانی آن‌ها دیده می‌شود.


مجید محمدی / ایندیپندنت فارسی