محاکمه الهه پشت درهای بسته!

الناز محمدی

 

صبح یک روز بهاری، یک ون سبزرنگ با شیشه‌های دودی با یک مسافر از دامنه کوه‌های شمال تهران به سمت خیابان معلم به‌راه افتاد. صبح هشتم خردادماه ۱۴۰۲. تنها مسافر ون سبزرنگ، زنی لاغراندام بود که این‌بار قرار بود از تپه‌های اوین پایین بیاید، به بزرگراه مدرس یا چمران برسد، از پیچ‌های خیابان‌ها عبور کند، از پنجره به آخرین روزهای بهار تهران نگاهی بیاندازد و بعد برسد به خیابان معلم، دادگاه انقلاب.

تنهامسافر آن ون سبزرنگ با شیشه‌های دودی، یک زن خبرنگار بود؛ زنی که پس از هشت‌ماه بازداشت‌موقت، رفت‌وآمد بین بند ۲۰۹ زندان اوین، بند ۸ زندان قرچک و بند زنان زندان اوین، دیروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه شد. تنهامسافر آن ون سبزرنگ با شیشه‌های دودی، الهه محمدی بود، خبرنگار گروه جامعه روزنامه هم‌میهن.

ساعت هنوز به ۱۰ صبح نرسیده بود که ون سبزرنگ از خیابان معلم به خیابان سلیمی پیچید و تنهامسافر آن از میان شیشه‌های دودی، تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی، دوستان و اعضای خانواده‌اش را دید که زیر تیغ آفتاب خرداد با دانه‌های عرق که روی جبین‌شان در نور برق می‌زد، با چشم‌هایی نگران و منتظر، امیدوار بودند خبرنگاری را ببینند که درست در هشت‌ماهگی بازداشتش، رهسپار نخستین جلسه رسیدگی دادگاه به اتهاماتش، دادگاهی تاریخی برای یک روزنامه‌نگار است؛ اتهاماتی که در ۲۸ فروردین‌ماه از زبان سخنگوی قوه‌قضائیه اعلام شد: «همکاری با دولت متخاصم آمریکا، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام.»

کسانی که دیروز برای همراهی با خانواده الهه محمدی و دادن قوت‌قلب به او به جلوی دادگاه انقلاب آمده بودند، هنوز امید داشتند بتوانند پدر و مادر و همسر و خواهران او را تا دادگاه همراهی کنند و بعد منتظر بمانند تا جلسه تمام شود و خبری از آن برای‌شان بیاورند اما تصمیم قاضی، چیز دیگری بود. مسئول دفتر قاضی صلواتی به خانواده الهه اعلام کرد که دادگاه غیرعلنی است و فقط خبرنگاران سایت قوه‌قضائیه در آن حضور خواهند داشت. همین هم شد که وقتی ون سبزرنگ با تنها مسافرش که زنی خبرنگار بود، به در پارکینگ دادگاه انقلاب تهران رسید، امید که مثل بیشتر روزهای هشت‌ماه گذشته، راهش را گرفته و رفته بود، شتابان پر کشید.

دیدار کوتاه اما با الهه از پشت شیشه‌های دودی ون سبزرنگ، میسر بود؛ که روزنه‌های کوچک نور، همیشه راهی برای خودنمایی پیدا می‌کنند. دوستان و روزنامه‌نگاران، خانواده و فعالان مدنی در همان چندثانیه، تا بیاید در پارکینگ باز شود و ون، تنهامسافرش را به محوطه داخلی دادگاه ببرد، او را دیدند و برایش آرزوی موفقیت کردند؛ که قوی بماند و بتواند درست از خودش دفاع کند. شاید همین امید و آرزو هم بود که باعث شد الهه، آنطور که وکلایش گفتند بتواند اتهامات را رد و از خودش دفاع کند؛ آن هم جلوی دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری.

ساعت نزدیک به ۱۲ دیروز، نخستین جلسه رسیدگی به پرونده الهه محمدی تمام و او باردیگر رهسپار بند زنان زندان اوین شد. آنطور که قاضی شعبه ۱۵ اعلام کرده، قرار است در جلسات بعدی، رسیدگی به پرونده الهه محمدی ادامه داشته باشد؛ به پرونده زنی روزنامه‌نگار که مراسم خاکسپاری مهسا امینی را در 27شهریورماه پارسال روایت کرد، هفتم‌مهرماه بازداشت شد، سه‌ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین گذراند، سه‌ماه‌ونیم را در زندان قرچک و حالا دوباره در زندان اوین است؛ اما همه‌اش با امید به دادرسی عادلانه و بازگشت به روزهای عشق و آزادی.