امیر حسین مصلا
با فرارسیدن ایام سوگواری محرم که یکی از مهمترین پیامهایش حفظ کرامت انسانی بود با خروج امام حسین به دعوت مردم علیه حکومت موروثی یزید؛ شاهد تحقیرهای تکرار شوندهای توسط بخشهای از حاکمیت هستیم که کرامت گروهی از مخالفان حجاب اجباری را هدف قرار داده است.
بازگشت گشتهای ارشاد به خیابانها در آستانه سالگرد مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس، ولو بدون آرم اما با همان کارکرد، یکی از این مصادیق تحقیر است؛ بهویژه یکسال پس از آنکه در اعتراضات زن، زندگی، آزادی مردم، کشور و حتی حاکمیت هزینه گزاف مادی و معنوی را پرداختند تا لااقل در ظاهر این ونهای گشت از خیابانها جمع شوند و زنان ایرانی بخاطر بیرون بودن موهایشان راهی بازداشتگاه نشوند که مبادا احتمال راهی قبرستان شدنشان مهیا شود!
اما گویا بخشهایی از هسته سخت قدرت با چشم پوشی از تمام این هزینهها که خون بسیاری از جوانان در آن نهفته، میخواهند با دهان کجی به خواست قشرهای گوناگون مردم که بدل به مطالبه عمومی و ملی شده است در راستای حمایت از تعطیلی گشتهای ارشاد و مخالفت با اجبار در پوشش؛ بار دیگر کرامت انسانی را نادیده بگیرند که احتمالا بگویند با اشکال متفاوت اعتراض و نافرمانی مدنی هم هیچ غلطی نتوانستید بکنید و سرآخر همان شد که ما میخواستیم!
با این همه ماجرا به بازگشت گشتهای ارشاد خلاصه نمیشود؛ صدور احکام تحقیر آمیز مانند مراجعه به روان شناس جهت گرفتن تاییدیه گواهی سلامت روانی آنهم هر دو هفته یکبار و همچنین شستن میت در غسالخانه به مدت یکماه برای برخی از زنان که مخالف حجاب اجباری بودند، روی دیگر پایمال شدن کرامت انسانها است که حتی با ارزشهای حاکمیت و دین اسلام نیز مغایر است!
مگر مسئولان خاصه رهبری از تریبونهای رسمی همچون صداوسیما در ماههای اخیر از پذیرش زنان ضعیف الحجاب یا به اصطلاح شل حجابها سخن نگفته بودند؟ پس چرا برای لیلا بلوکات، هنرپیشهای که به عنوان مصداق یک ضعیف الحجاب، فقط کلاه بر سر گذاشته بود و حتی کشف هم حجاب نکرده بود، حکم حبس تعزیری در شهرستان صادر میشود؟ آیا این حرفها صرفا جنبه تبلیغاتی داشت در برههای خاص برای آرام کردن فضا یا آنکه بلوکهایی در قدرت هستند که توان اعمال سلیقه خاص خودشان را دارند برخلاف تمام این صحبتها؟